منو مادرشوهرم تو ی خونه ایم بعد این کلا دخالت گره و از همه چیم عیب میگیره همه چی هاا
بعد منم بادرارم ی روز برا استراحت میرم خونه مادرم این کلا تخم مرغ میده به شوهرم
شوهرمم ازم ناراحت میشه که چرا میرب خونه مادرت
مامانم به زحمت میفته نمی تونه غذا درست کنه حالا مادرشم پنجاه سالش و جووون
بگو چە اشکال دارە برم
قرمەسبزی مامانت کە بەراهە
غذا بزار برو
فکر میکردم فقط مادرشوهر منه شوهرمو پر میکنه که نرم خونه مامانم
جالبه خودش هر روز باید بره خونه مامانش ده شب میاد خونه ولی من هفته ایی دو سه بار میرم به اینو مامانش فشار میاد
تو چقد پررویی
خب داری میری یچی‌بپز بذار یا شوهرتنبلت خودش بپزه یچیزی
از پیرزن بدبخت توقع چی دارین
آخه تو این سن مامان آدم براش آشپزی کنه؟
با ی بچه هفت ماهه دوباره باردار شدم ویار شدید دارم زورم میاد برای ی زن جووون آشپزی کنم تو خونه دست به سیاه سفید نمیزنه دکتر بهم گفته بارداریت پر خطره و احتمال هرچی توش هست اما با این حال من لباسای بچه و شوهرمو یا دست میشورم لباسشویی نداریم خونه جارو میزنم ظرفا با منه آشپزی با منه اون دست به سیاه سفید نمیزنه ی روزم که میرم خونه مادرم اینطوری میکنه
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
