من کنکوری 406ام..روزا تا ساعت 2 مدرسم بعدشم تا بیام خونه لباس عوض کنم ساعت میشه 4 و باید برم سرکا,معمولا روزی 4تا کلاس کنکوری و تست دارم,ساعت 8 کارم تموم میشه و بعدش مستقیم میرم باشگاه
شبا قهوه میخورم و تا دیروقت بیدارم دارم درس میخونم
پنجشنبه و جمعه و روز تعطیل هم وجود نداره
خواب درستو حسابی ندارم سلول سلول از بدنم درد و بیخوابی رو داره تحمل میکنه..دهنم داره سرویس میشه واسه ایندم دارم تلاش میکنم بعد این میون یکی پیدا میشه ادا عاشقارو در میاره واعم نمیده مردک
بهش گفتم من نه ششریطشو دارم نه وقتشو..همش میگه عب نداره من چیزی ازت نمیخوام
دبیر ریاضیم بود,ک الا دیگ نیست
کلییییی ردفلگ و خصوصیاتی داره ک من دوس ندارم..بعد جالب اینه من همش سعی میکنم این ارتباط قطع بشه و بارها حتی مسقیم بهش گفتم باز ادامه میده
همشم پیشنهاد میده یا بیام خونتون یا بیا خونمون ما که قرار نیست کاری کنیم چرا نمیای اعتماد نداری فلان
بلاکش میکنمااا..مغازش جلو مدرسمه باز پیداش میشه
مثلا من امروز ازمون شهری داشتم بعد تو بودجه بندی ریاضی یدونه فصل جلوتر از مدرسمون بود,کلییییید کرده بود بیا خونمون بهت یاد بدم
گفتم بریم اموزشگاه یا کافه بریم هزینه لوک رو من حساب میکنم
میگه نه من جز خونم جایی رو تمرکز ندارم
دکمه این ادم چطوری زده میشه؟