الان که دارم اینو برات مینویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمیدونم تا کی رایگان بمونه! من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفهای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تکتک مشکلات رو گفت و راهحل داد.
خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همهش رو درست کردیم!
به هر آنچه که ما را به برخی انسانها وابسته میکند نام عشق ندهیم. گاهی عادت، گاهی منفعتطلبی، گاهی دلسوزی و گاهی تنهایی، میتواند ما را با توهم عشق فریب دهد.
«وقتی جفت روحی خود را به صورت دوست، عشق، رفیق و یا هر دوی آنها ملاقات کنی، خواهی فهمید که چرا همه چیز با هرکس دیگری درست نشد!» یه روزی تو یه ورژن از خودت رو درون یه نفر دیگه ملاقات میکنی که مثل تو فکر میکنه، مثل تو به اتفاقای مسخره ی دنیا میخنده، هم فرکانس توعه، هم فکر توعه، هم عقیده ی توعه و اونوقت حس میکنی که خوشبخت ترین آدم روی زمینی!
اگر فقط یک چیز را خوب یاد گرفته باشم، همین است که همهٔ ما فقط میخواهیم همهچیز خوب باشد. ما حتی آرزوی اوضاع فوقالعاده و حیرتانگیز و چشمگیر را هم نداریم. همه صرفاً با «خوب» راضی میشویم؛ چون بیشترِ اوقات همان خوب هم کافی است
جان گری میگوید: زنها با این امید ازدواج میکنند که مردان تغییر کنند، و مردان با این امید ازدواج میکنند که زنها هیچوقت تغییر نکنند ولی در نهایت هر دو ناامید میشوند.