خودم ۴ تا داداش دارم فقط با خانواده زنشون رفت و امد میکنن خونه من فقط ددست دارن بیان من برم دوست ندارن محل نمیدن منم دیگه حالا گرونی یه طرف بلاخره ادمم از سنگ نیست که دوست داره بره مهمونی دیگه قطع رابطه کردم جوری که عیدم نیومدن دیگه
خانواده شوهرم خواهرا فقط باهم دوست دارن برن بیان ما میریم دیگه نمیان
جاریامم فقط با خانواده خودشون
خانواده خودم دخت خاله و دختر عمو و این چیزام مثل برادرام هستن جرات نداری زنگ بزنی سریع اِ اِ اتفاقا میخواستیم امروز بیاییم خونت
دوست خوبم تا حالا نتونستم پیدا کنم والا ۲ ۳ تا پیدا کردم دم به دقیقه میگفتن ما هوس فلان چیز محلی کردیم چون من روشتا هستم یکی هم دوست پیدا کردم خیلی خوشحال بودم گفتم دیگه راحت شدم خیلی دوست خوبی هست
نگو این با یکی از فامیلام که دشمن خونی منه دوست صمیمیه همش سوال میکرد شوهرت فلان یا نه
خلاصه که کسی رو ندارم🙃 خیلی ناراحتم همسایه هم اکثرا معتادن زناشونم درست حسابی نیستن میترسم از زناشون