مادرشوهر من هرروز داستان تعریف میکرد از فلانی و بهمانی که خونه بنام زناشون کردن یکی با دوست پسرش فرار کرد اونیکی مرده رو انداخت بیرون یکی مرد میاورد تو خونه
یه روز که تعریف کرد برا پسراش من گفتم چقدر دور و بریای شما خرابن😂😂😂گفت نه اشنای من نیستن دوستام تعریف میکنن
گفتم با این دوستای داغون نگرد ما همچین چیزایی تا حالا نشنیدیم جه برسه تو این حجم ببینیم و برا دوروبریامون اتفاق بیفته دیگه لال شد
من خواهرم با مادرشوهر تو یه ساختمونه و از لحاظ روحی روانی خیلی خسته و شکننده شده. مادرشوهرش فتنه اس اینم بیچاره کوتاه میاد شوهرش خریت کرد به جای خرید آپارتمان بالای خونه ی مادرشو ساخت الان هم پشیمونه ولی سودی نداره
اتفاقا بیشتر سرک میکشن....چی غذا گذاشته....کجا میخواد بره...کی اومد...چی خرید...مامانشو دعوت کرد مارو نه... همش جشن میگیره....همش خوابه....مهمون اومد خونمون عروسم نیومد...سر شستن پله سر هررررچی که فکرشو کنی زیر نظری.... من کاخ طلا هم باشه نمیرم ادم روانی میشه پیش این عقده ایا بعضیا هم مرض دارن از بیکاری عروسو حرص بدن
اگ خونه میدن بهتون بمونین پس انداز کنید و ب امید خدا خونه خودتونو بخرین
مستاجری خیلی سخته حداقل هر ماه باید ۱۵ تومن بذاری برای اجاره
احترام بذار در کمال احترام حریم زندگیتو حفظ کن
ما با این سیستم ۱۲ ساله تو یه ساختمونیم با مادرشوهر و جاریا
من هم مادر شوهر هستم من بالا عروسم پایین
خدا شاهده هیچ وقت توی زندگیشون دخالت نکردم
چند باری شوهرم دخالت میکرد میگفت چرا میره بیرون چرا همیشه خونه پدرشه چرا دیر بلند میشه از خاب
یه دعوای اساسی با شوهرم کردم که به تو چه توی زندگیشون دخالت میکنی دختر مردمو چکار داری
البته عروسم خیلی به ما احترام میزاره منم اندازه دخترم دوسش دارم
و اما گفتی که عروس گذارش میده
اخ که گفتی عروس ما اینجوره منظورم زن برادرم
بخدا نمیتونی یه تکونی بخوری یا وسیله ای بگیری توی کل گروها میفرسته
حالا این ن فقط گروه خانوادگی داره کل گروهای خانواده ما هم شرکت کرده خبر میگیره خبر میده
خیلی بده اینجوری یه ادم دقیق نظاره گره زندگی دیگرانه فقط برای اخبار
مادرم ابتدای زندگیش دو سال با مادرشوهرش یک جا بود نتونست اخلاق مادرشوهرش رو تحمل کنه شهرش رو عوض کرد
شوهر منم خونه ی خودش با مامانش اینا تو یه کوچه بود یه خونه بین خونه ها بود
من همون اول عقد قبول نکردم برم اونجا فروختیم جابه جا شدیم رفتیم یه منطقه دیگه خیلیییی راضیم هزار بار خداروشکر میکنم شوهرم قبول کرد خونه رو عوض کنیم
عزیزم کلا ازدواج نکنی خیلی بهتره تا اینکه بری تو یه ساختمون باهاشون که زودتر از سنت پیر میشی مال من چن تا خیابون فاصلمونه ولی زندگی برامون نزاشتن هر چیزی و هر کاری داشته باشن حتی اگه در حال مرگم باشیم دوتامون باید بره انجام بده تو همه چی دخالت دخالت دخالت من یه خواهرشوهر مجرد ۴۵ ساله هم دارم که متاسفانه دعوامونم شد سر دخالتاش...فرسنگ ها فاصله بگیرید که بعد چن وقت میفهمید خوبیای اولشون همش فیلمشون بوده...
