من دیروز پرسینگ زدم به گوشم دو تا جز گوشواره خودم روی هم میشد سه تا فقط یه گوشم سه تا داره اون یکی دوتا داره
دیروز ماموریت بود امروز رفتیم خونه مامان بزرگم اونجا دید هرچی از دهنش درومد گفت که غلط کردی زدی دخترای خراب میزنن مجبورم کرد خودم بازش کنم اینقدر درد کشیدم که هیچوقت نمیبخشمش.!
کلی با مامانم دعوا کرد که تو نمیتونی دختر نگه داری جلوی مامان بزرگم و عموم اینا
مامان بزرگمم میره به خواهرش میگه آبروم میره پیششون
۱۷ سالمه غرورم و شکست! از ساعت هشت شب دارم گریه میکنم دیگه دارم میمیرم اینقدر که غصه خوردم!