نوشته بود خواهر شوهرم گفتع تولد بچمو بیام اونجا بگیرم بعد به شوهرم مرغ فرستادع گفته بگو زنت بپزه اینم زرنگ بوده مث ما نبوده هم بپزه هم حرص بخوره ب شوهرش داده پس ببره همه نوشته بودن وااا مگه چی میشد بپزی تو بی رحمیو مگه از ارزشت کم میشد خوشحالش میکردی زنگ میردی میگفتب خودتم بیا کمک اولا که این کار که داده برادرش بدون این که زنگ برنه به زنه و ازش بخاد که تازه اونم جالب نیس چون تولد بچع خودشه چرا باید زحمتش بیفتع برا کس دیگه فک کنید داستان جا به جا شه ی نفر بخاد برا خودش تولد بگیره مرغ بفرسته خواهر شوهرش بدون زنگ زدن پیغام بده که بپز همونو میکنن ی داستان گنده وپدر در میارن این دورع زمونه خانواده خود ادمم در حق ادم ظلم میکنن چه برسع ب این که با خانواده شوهرت
اینا ب کنارچ شوهر خوبی داشت ک مرغو برد پس برداگه شوهر من بود منو ۷تیکه میکرد بعد خودش مرغه رو درست م ...
اره از بس بچه ننن شوهر منم همینجورع مامانش ب من فش داش صد تا بلا سزم اورد هیچ کار نکرد ی عقده از خانوادش تو دلم دارم انکار البته ان قد بعد اون سحتی کشیدم که دگ برام مهم نیس در کل زندگبمو خراب کردن