ازیه طرف بچم تو۲۴ هفته زایمان زود رس گرفتم ۳ مهر بدنیا اومد که آسمانی شد از یه طرف کار شوهرم خوابید از یه طرف افسردگی شدید من ،از یه طرف ۲۵ روزه خونه مادرم م از یه طرف شوهرم میخواد وام ازدواج ثبت نام کنه من راضی نیستم میگه بمون خونه مادرت خدا بچم گرفت همه گفتن یه حکمتی داره خدا بهتر برات چیده یه جا ،این همه اتقاق تو یکماه ،بخدا ظلمه الان یه عده میگید بده ثبت نام کنه چ اشکال داره وام خودش فروخت جهیزیه خرید درب داغون همش سلیقه خانوادش ،رو وام من حساب باز کردن ک یبار لغوش کردم موقع ضامن بردن خیلی کم آوردم خیلی ،،دلم میخواد تموم کنم همیچیو برم دادگاه خیلی کم آوردم خیلی زیاد بچم ازدست دادم زیاد اذیتم کردن خانوادش خیلی
شرایط سختیه واقعا با اینهمه اذیت و آزار دوست داری بازم ادامه بدی؟
زندگی ای که لنگ یه وام ازدواجه و اینقدر مهمه که کسی بیخیالش نمیشه همون به دادگاه برسه بهتره
خب شوهرته. چرا نباید وام ازدواج بگیرید؟ می خوای چکار کنی وام نگرفته رو؟!!
الان روحیت داغونه. صبر کن بهتر شی. درست تصمیم بگیر
امیدت از دست نده خواهر
همیشه امیدی هست تا امید نشو خواهر
نمیفهمم چرا نمیذاری بگیره وامو؟؟؟
هر اتفاقیم بیفته برا زندگیت میفته دیگ
خود شوهرت چی هواتو داره
منم مثل خودتم بچه سقط کردم میدونم چع دردی داری تحمل میکنی افسرده شدی
ولی کم کم پاشو به خودت بیا برو سر زندگیت
امیدوارم خدا به کوچولو بغلت میزاره
برای من کالا به درد نخور گرفتن غمت نباشه
وقتی میبینی میخواد وام بگیره بزار بگیره ولش کن
راستی حس نمیکنی چشم خوردین
نازی بچه چی بود پسر درستع
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
26 ثانیه پیش
27 ثانیه پیش
27 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
