اگر شرایط بودن در کنار همسرتون چیزایی که تعریف میکنم باشه:
اختلال و بیماری اعصاب و روان شونو ازتون پنهان کرده باشن و شما حین نامزدی و اشنایی متوجه چیزی نشده باشین چون چیزی نشون نمیداده.درواقع بعد عقد دستکاری روانی انجام میدادن.
۱.،دست بزن و بدرفتاری
۲.افترا و بددهانی و فحاشی
۳.کارهای خطرناک مثل سرتونو حین بحث بزنن به دیوار
۴.یک بار تو منزل شون برای اینکه مانع رفتنم بشن باچاقو میخواستن (الکی)دست به خودکشی بزنن.
۵.مستبد بودن و لجبازی
۶.بقول مادرشون کله خر بودن و خودرای بودن
۷.اهل تهدید و توهین
۸.زیرپا گذاشتن قوانین و خط قرمز
۹.اخیرا رونمایی از خیانت شون
۱۰.اختلال خودشیفتگی
من دختر حساسی هستم.روحیه م با دعوا و کتک و توهین نمیخوره.بادیدن این رفتارها تصمیم گرفته بودم ابتدا باهمسرم بریم مشاوره تا اصلاح کنن و زندگی مونو ادامه بدیم.اما متاسفانه با جلسات مشاوره زوج درمانی متوجه شدم ایشون اشتباهاتونو سخت می پذیرن یا بهتره بگم نمی پذیرن و کتک زدن و حتی دیه دادن زن رو حق مسلم خودشونمیدونن.مشاوره مونم گفتن باورها و الگوهای اقا بشدت مخرب و آسیب رسان به روابطشونه(چه زندگی چه کاری چه...)
من طاقت نیاوردم و در زمانی که حال روحی خوبی نداشتم انقدر بریده بودم که مهریه و حق و حقوقمرو بخشیدم و وکالت طلاق گرفتم تا جانمرو خلاص کنم .
اما اخیرا که متوجه خیانتشون شدم و فهمیدم تمام این مدت این اذیت ها برای اینبوده که من بریده بشم ازاین زندگی و بذارم و برم و ایشونم مهریه ندن.
خیلی دلخورمچون یک تایپیکی دیدم که مرد میتونن زن رو اذین کنن مدعی بشن ایشون دوشیزه نبوده.
اما من هم نامه قبل عقد ماما دارم هم برای طلاق پزشکی قانونی رفتم و حرف همسرم باطل هست.
ایشون اهل تهدید و افترا هستن.روحیه منم میشناسن چجور دختری هستم و از دعوا و تهدید فراری.و از این روحیه من سواستفاده میکنن.
قبلا چندبار تهدیدم کردن طلاق برای من تمام نیست و نمیذارم توهم زندگی کنی.چون خواستم جدا بشم و به هرحال ایشون سلامتروان ندارن آسیب جانی برام دارن و دروغ زیاد میگن،خیانت هم که کردن نمیتونم بپذیرم.
من زمانی که پیششون بودم نتونستم ثابت کنم.چون نمیذاشتن پامو بدون اجازشون از خونه بیرون بذارم.
و خانوادشونم طبقه پایین منزلمون بودن ومراقب بودن پزشک قانونی نرم.شهر غریب بودم.البته یک بار که آسیب بدی وارد کردن بهم و سرم رو دیوار کوبیدن با اورژانس اجتماعی تماس گرفتم.
الان که فکرمیکنم میگم مبادا
بعداز طلاق برام دردسر درست کنه این اقا و تهدید جانی کنن؟ مبادا نذارن زندگی کنم.
هرچند همه چیز دست خداست.
خودمرو به خدا سپردم که حافظ و نگهبانم باشه.
اما خب همسرم بسیار کینه ای و لجباز هستن.
خدا هدایتش کنه.
شما جای من بودین مثل من مهریه تونو میبخشیدین بااین وضعیت و بیخیال شکایت ازش و اثبات مدارک بشید و جانتونو خلاص کنین؟
من واقعا آدم دادگاه و شکایت نیستم.حوصله ی این رو نداشتم که دوسال از عمرم برای اثبات روان ناسالم و رفتارهایی که ازشون مدرک نداشتم بگذره🙏🌹