یکی از اشنامون زنه خیلی طلا داشت شب عید مغازه فروشیه با چاقو چند بار به سینش میزنه وطلاهارو میبره و زنه رو میندازه مغازه جفتی که تازه ساخته
همه اینارو توی دوربین دیدن
توی دوربین دیدن زنه خیلی مقاومت میکنه ولی مرده زورش بیشتر بود
ویکی دیگه دختره و مادره بدنام بودن توی منطقه
عموی دختره هرچی به دختره میگفت دست بردار ابرومون رو بردین حرف گوش نمیکرد تا اون روز سرشو برید لب جوب
خدا همه مارو عاقبت بخیر کنه