2777
2789
عنوان

تجربه زندگی با خانواده شوهر توی یه ساختمون

| مشاهده متن کامل بحث + 398 بازدید | 44 پست
دنبال ایرادی چیزی میگردی !!! هنوز باران نیومده داری خودتو خیس میکنی !!!برا بچه از خدات باشه یکی بچه ...

اتفاقا دغدغه من بچه هست

تربیت درست بچه سخته مثلا این روزا همه گوشی دستشونه خب من میتونم خونه خودم کنترل کنم بچم گوشی دست نگیره ولی خونه اونا شاید راحت گوشی بهش بدن یا مثلا من دیدم مادر شوهرم در رابطه با نوه های دیگش خیلی اشتباهاتو میکنه چون اطلاعی نداره که این حرف یا رفتار با بچه درست نیست ولی خب من که نمیتونم دائم با بچم برم پایین که حواسم باشه بهش

ما چاره ی عالمیم و بیچاره ی تو...

یه چیزی بهت بگم؟ همین الان برای خودت و عزیزات انجام بده.

من توی همین نی نی سایت با دکتر گلشنی آشنا شدم یه کار خیلی خفن و کاملاً رایگانی دارن که حتماً بهت توصیه می کنم خودت و نزدیکانت برید آنلاین نوبت بگیرید و بدون هزینه انجامش بدید.

تنها جایی که با یه ویزیت آنلاین اختصاصی با متخصص تمام مشکلات بدنت از کمردرد تا قوزپشتی و کف پای صاف و... دقیق بررسی می شه و بهت راهکار می دن کل این مراحل هم بدون هزینه و رایگان.

لینک دریافت نوبت ویزیت آنلاین رایگان

خب خونه مفتی هم نیست خود شوهرم ساخته بیچاره ولی خب درسته یکم وابستس

خب خودش ساخته پس براش هیچ کاری نداره بفروشه یجا دیگ بخره ، یا اصلا ولش کنه بمونه همونجور اگر دلش نمیاد برید یجای دیگ اجاره بشینید به بهونه ی نزدیکی محل کار و ازین حرفا، اینجوری هم شوهرت رو خودساخته و مستقل بار میاری هم میتونی به تنهایی تصمیم های مهم و خوبی تو زندگی بگیرید. 

یروز به خودت میای میبینی ۶۰ سالته و یه ۲۰ یا ۳۰ سالی فقط با خانواده سرکله زدی که حریمت رو مشخص کنی به نظرم نمی ارزه

شما الان باید روی روابطت با همسرت، خانواده همسرت حساس باشی و اموزش ببینی. روابط خودتونو مدیریت کن ب ...

بهر حال بچه میاد و باید بفکر باشی من از الان دارم راجع به تربیت بچه مطالعه میکنم حتی حاظر نیستم با خانواده خودمم یه جا باشم چون شیوه تربیت بچه از قدیم تا الان ۱۰۰ درجه تغییر کرده

اره من شاغلم ولی با توجه به رفتار مادر شوهرم میگم که مطمعنم ادمیه که هی میخواد بیادو بره و من تحمل اینو ندارم

والا من خونه بابای خودمم هفته ای یه بار میرم قرار نیست دم به دقیقه خونشون باشم که 

ما چاره ی عالمیم و بیچاره ی تو...

سلام  من هم موقع ازدواج شرایط شما رو داشتم و به شدت از رفتن توی یه ساختمون هراس داشتم و از جهتی پدرم هم مخالف بود اما رفتم چون قول داده بودن تا دخالتی نداشته باشن

اگه همسرت و خانوادش آدمهای خوبین و خود همسرت آدم مستقلیه هیچ مشکلی به وجود نمیاد  

اگه رفتی حساسیتهای الکی رو کنار بذار...

اگه بچه دار شدی و بچتو بردن ناراحت نشو تازه اینو فرصتی برای استراحت و رسیدن به خودت در نظر بگیر 


احترام بذار و اگه ادمهای خوبی باشن مطمین باش تجربه خوبی میشه برات 

بهر حال بچه میاد و باید بفکر باشی من از الان دارم راجع به تربیت بچه مطالعه میکنم حتی حاظر نیستم با خ ...

دقیقا منم مثل تو بودم  رفت و آمدنش که مشکلی نیست 

مادر  شوهر من  هم  میومد اما دخالت نمیکرد و تا سوالی نمیکردی چیزی نمیگفت رو حش شاد 

الان جاش خیلی خالیه 

قدیم بچه بهتر تربیت میشد یا الان؟

قطعا الان

چون قدیم اطلاعی نداشتن شاید هر طوری رفتار میکردن با بچه ولی الان اطلاعات پدر و مادرا بروز شده اشتباهات تربیتی کمتر شده 

من میتونم و میدونم چطور در برابر هر رفتار بچم برخورد کنم ولی قطعا قدیمیها اطلاعاتشون کمتره و میخوان همون شیوه  قدیم خودشونو اجرا کنن

ما چاره ی عالمیم و بیچاره ی تو...
اره دقیقا من میگم که از اول حد و مرز بزارم و مشخص نظرمو بگم که مثلا هفته ای یه بار میایم ولی خب کنتر ...

نظر نمیخواهد بگی .

در عمل یواش یواش عادت میکنند .

مثال بابام هستش خونه داده به ابجیم .در یک ساختمونیم .

هرچی گفت خانه مشکلش این و‌اونه .هربار بهانه داره .

اصلا اهمیت نداد .

حساب کتاب داره .


هر وقت تحقیر شدی .محکم بهش بگو از در نیومدی از پنجره اومدی به سلامت 

قطعا الانچون قدیم اطلاعی نداشتن شاید هر طوری رفتار میکردن با بچه ولی الان اطلاعات پدر و مادرا بروز ش ...

من هم مثل شما فکر میکردم،،برای بچه اولم هر روز پیش متخصص بودم برای هر حرکتش تا اینکه دکتر به شوهرم گفتم این بچه رو بگیر بده به مادرت تا بزرگ کنه این زن مادر نمیشه براش،،،برای پسر دومم هر روز از این مشاور به اون روانشناس یا متخصص مغز و اعصاب کودکان بودم چون فکر میکردم پسرم مشکل داره من که دارم طبق دستور مشاور و کتابها پیش میرم پس چرا پسرم به حرف من نیست ؟اخرین دکتری که رفتم اونم بعد از سالها که پسر اولم بزرگ شده و مردی شده دوباره یادآوری کرد و به شوهرم گفت مشکل از همسرت هست نه بچه ،دکتره گفت من خودم از این روشهای خانم شما که روانشناس ها میگن وتو کتابها هست استفاده نمیکنم 

اتفاقا دغدغه من بچه هستتربیت درست بچه سخته مثلا این روزا همه گوشی دستشونه خب من میتونم خونه خودم کنت ...

عزیزم از الان اضطراب چیزهایی رو میکشی که هنوز اتفاق نیفتاده !!!!! بچه ایی که به دنیا نیومده... ، رابطه ایی که هنوز برقرار نشده..‌‌.

پس یه کار کن سفت و سخت باش به شوهرت بگو من نزدیک خونه مامانت نمیخوام زندگی کنم ، شده چادر بزنم کنار پارک خیلی دور تر از مامانت .تمام!


عزیزم از الان اضطراب چیزهایی رو میکشی که هنوز اتفاق نیفتاده !!!!! بچه ایی که به دنیا نیومده... ، راب ...

اوف کاش میشد این کارو بکنم ولی نمیشه😅😅درد من همینه

ما چاره ی عالمیم و بیچاره ی تو...
من هم مثل شما فکر میکردم،،برای بچه اولم هر روز پیش متخصص بودم برای هر حرکتش تا اینکه دکتر به شوهرم گ ...

نه عزیزم قرار نیست بچم به حرف من باشه 

فقط باید بلد باشی درست باهاش رفتار کنی مثلا اگر بچت برای یه چیزی که نیاز نداره قشقرق به پا کنه اگر پدر بزرگ و مادر بزرگ باشن قطعا براش تهیه میکنن ولی من اگر به چیزی نیاز نداشته باشه و بخواد با قشقرق به پا کردن به اون چیز دست پیدا کنه محاله براش بگیرم

من مادر شوهرم دلسوزی بیش از حدی به بچه هاش داره مثلا برادر شوهرم اگر صبح مامانش بیدارش نکنه خواب میمونه و نمیرسه به سرکارش صدبار به مادرشوهر گفتم بیدارش نکن تا خودش بیدار شه پسر ۳۰ ساله که نباید بیدارش کنی و صبحونه بدی خب خودش بیدار شه پس کی میخواد مستقل شه فردا میخواد زن بگیره

من این تربیتو نمیپسندم که پسر ۳۰ ساله کاراش وابسته به مادرش باشه اگر مامانش نباشه نمیتونه یه صبحونه بخوره

ما چاره ی عالمیم و بیچاره ی تو...
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز