2777
2789

سلام دوستان

چند روزی هست که به دلیل یک موضوع مالی خانوادگی دلم گرفته بود ،  هر آدمی در مواجه با دل گرفتگی یک کاری میکنه ؛ من گاهی میخوابم ، گاهی پیاده روی میکنم و گاهی خودمو با کتاب خفه میکنم و... 

این چند روز دل و دماغ برای تمیزی و کارهای خونم نداشتم ؛ فقط تنها کاری که انجام میدادم برای همسرم غذا میپختم اونم بخاطر اینکه در اوج ناراحتی که ایشون هم مثل من داره یک دلگرمی بهش بدم ... 

یه ویژگی نه چندان مناسبم دارم وقتی یکم ناراحتم به خودم اجازه هرگونه شلختگی میدم 😐😅 

حالا خونه ی من رو تصور کنید که واقعا مصداق جمله ی شتر با بارش گم میشه هست ؛ یادم نمیاددمنی که عاشق نظمم آخرین بار کی انقدر شلخته بودم 😑😶

امروز صبح به سختییییی بیدار شدم 

و صبحانه آماده کردم  و لی خودم میل نداشتم 

بعد از رفتن همسرم میخواستم بخوابم  اما

هرچقدر تلاش کردم خوابم نبرد .

شلوغی خونه انگار ذهنمو بیشتر بهم میریخت اما با خودم میگفتم ولش کن درود بر شلختگی ... 

هرکاری کردم خوابم نبرد ؛ حتی گوشیم حوصلمو سر برده بود 

مجبور شدم بلند شم ؛ شلختگی کلافم کرده بوود

یادم بود توی یک پادکستی شنیده بودم همون قدم اول سخته ، و حتی اگه یک مقدار کمی از یک کار رو انجام بدی بهتر از هیچ کاری نکردنه 

خودمو گول زدم ؛ گفتم تا این موزیکی که دوس داری رو گوش میدی میتونی تخت رو مرتب کنی 

تخت رو که مرتب کردم یک بخش بزرگ اتاقم تمیز به نظر میرسید 

با خودم گفتم حداقل بیا اتاق خواب مرتب کن که شب خواب بیشتر کیف بده 

کشوهارو به سرعت مرتب کردم ؛ لباسهای کثیف رو ریختم توی لباسشویی و گرد گیری کردم و آینه های اتاق رو هم دستمال کشیدم 

به به چه اتاق تمیزی شد احساس کردم چقدر اتاقمو دوست دارم 

بوی شیشه پاک کن اون موقع برام بهترین عطر شده بود 😶 و صدای زیبای آقای علیرضا قربانی وسط این دل گرفتگی حال خوش رو بهم منتقل میکرد 


بعد تمیزی اتاق رفتم و خودم رو به یک چای و شکلات شیری محبوبم دعوت کردم 

اما نگاهم به هال و آشپزخونه ی نامرتب بود ؛ انگاری چای به جونم نچسبید 

بازهم خودمو گول زدم گفتم فقط هال رو مرتب کن آشپزخونه رو بیخیال شو 

بازهم آقای قربانی با صدای زیباش بهم انگیزه کار کردن میداد 

نفهمیدم کی هال مرتب شد ؛ کی گرد گیری کردم و جارو برقی کشیدم 

کی اون کوه ظرف رو شستم و خشک کردم و سر جاشون گذاشتم و .... 

ظهر بعد از شستن سرویس ها یه دوش حسابی گرفتم و اومدم و دوباره خودم رو به یک لیوان چای و شکلات شیری دعوت کردم 

اما واقعااااا این دفعه مزه ی خوبش باعث آرامشم شد 

وقتی از حموم اومدم  و تمیزی اطرافم رو دوباره دیدم یه آخیشش از ته دلم گفتم ...

بعد از کمی استراحت بلند شدم و برای همسرم که یکم سرماخورده سوپ درست کردم و دمنوشی که اصلا دوست نداره و هر دفعه به زوررررر متوسل میشم و مجبورش میکنم کل قوری رو نوش جان کنه 😄😅

وقتی ایشون از سرکار برگشت خونه ی تمیز باعث شد لبخند بزنه ؛

واقعا با لبخندش خستگی کل روزم رفت 

اما اون لبخند گولم نزد و دوباره طبق معمول همیشه دمنوشی که اصلا دوست نداره رو به زورررر خورد و بعد خوردن سوپ و داروها خوابید و من با اینکه امروز فعالیت زیاد داشتم خوابم نمیبره ...

 کلی با خدا حرف زدم ، فیلم دیدم ، آموزش آشپزی به زبان روسی نگاه کردم ( دریغ از فهمیدن یک کلمه ) فقط تصویر رو میفهمیدم 


خدایا داننده تویی ، هر آنچه دانی آن ده ❤


دلم گم شده پیداش میکنم من 💚 اگه عاشقه که وای به حالش ؛ رسواش میکنم من

آفرین چه متن زیبایی و چه خانوم بااراده ای 👏👏👏کیف کردم 

اللهم عجل لولیک الفرج والعافیة والنصر وجعلنا من خیر اعوانه وانصاره والمستشهدین بین یدیه🤍💗رب هب لی من لدنک ذریه الطیبه انک سمیع الدعا🥺🤲خدایا شکرت 🤍🤲در تاریخ ۳۰ تیر ۱۴۰۳ بی بیم +++شد 🤍❤الهی شکرت خیلی آقاست حسین(علیه السلام)😊💚ممنون اقا جون 🤍ان شاءالله خدا قسمت چشم انتظاراش بکنه به علی اصغر امام حسین💚💚💚🖤💔علییمو از دست دادم 😔فکر میکردم خدا و اهل بیت ی جور معجزه کردن برام و وقتی از دستش دادم باورم نشد امروز ده روزه ندارمش و جای بچه بخیه ها و کبودی هایی هست که دردش التیام  میده روحم گرچه جسممو ازار میده ۱۵دی۱۴۰۳...(۱۵ مرداد) از فکر اینکه یه روز برا نی نیم فرنی و سوپ درست کنم بدم بخوره ته دلم قنج میره خدایا میشه یعنی میاد همچین روزی 

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

ممنونم عزیزم ❤

😃😹👀بیوگرافیتونو با ریتم خوندم این موقع عزیز💃💃حسم گرفت پاشم برم ظرفهای کثیف شام بشورم ولی بیچاره اقام خوابه بیدار میشه پس نمیرم😝

اللهم عجل لولیک الفرج والعافیة والنصر وجعلنا من خیر اعوانه وانصاره والمستشهدین بین یدیه🤍💗رب هب لی من لدنک ذریه الطیبه انک سمیع الدعا🥺🤲خدایا شکرت 🤍🤲در تاریخ ۳۰ تیر ۱۴۰۳ بی بیم +++شد 🤍❤الهی شکرت خیلی آقاست حسین(علیه السلام)😊💚ممنون اقا جون 🤍ان شاءالله خدا قسمت چشم انتظاراش بکنه به علی اصغر امام حسین💚💚💚🖤💔علییمو از دست دادم 😔فکر میکردم خدا و اهل بیت ی جور معجزه کردن برام و وقتی از دستش دادم باورم نشد امروز ده روزه ندارمش و جای بچه بخیه ها و کبودی هایی هست که دردش التیام  میده روحم گرچه جسممو ازار میده ۱۵دی۱۴۰۳...(۱۵ مرداد) از فکر اینکه یه روز برا نی نیم فرنی و سوپ درست کنم بدم بخوره ته دلم قنج میره خدایا میشه یعنی میاد همچین روزی 

😃😹👀بیوگرافیتونو با ریتم خوندم این موقع عزیز💃💃حسم گرفت پاشم برم ظرفهای کثیف شام بشورم ولی بیچاره ...

😅😅

دلم گم شده پیداش میکنم من 💚 اگه عاشقه که وای به حالش ؛ رسواش میکنم من
آفرین عالیو اینکه قلم خوبی داریکسی که روزمرگی هاشو اینقدر قشنگ می‌نویسه می‌تونه نویسنده موفقی بشه

ممنونم از حال خوبی که منتقل کردین

یکی از ارزوهام نوشتن یک کتابه ❤

دلم گم شده پیداش میکنم من 💚 اگه عاشقه که وای به حالش ؛ رسواش میکنم من

ده درصدشو خوندم ولی پسندیدم شدید از ادبیات و نگارش و موضوع لذت بردم 

فراموششون نکنی .... به نام خداوند رنگین کمان   بچه ها نخندینا   بارون اومدو یادم داد   به مامان چیزی نگو      بچه ها ناموسا کمک... اگر پاپی دارید از تجربیات نگهداری تون بگید اگر چیزی بلد باشم خوشحال میشم باهاتون به اشتراک بزارم

😅😅

😁😁مرسی انرژی مثبت خوبی بهم منتقل کردین شروع و پایان صبحتون بخیر و در ارامش الهی🤗🚶‍♀️🚶‍♀️🚶‍♀️ما رفتیم نماز بعدم لا لا🥱نایتی نایتی 

راستی بازم از این متن خ وبا نوشتین خصوصا درباره شلختگی و ایینا😬 منم لطفا صدا کنین بیام ممنون 

اللهم عجل لولیک الفرج والعافیة والنصر وجعلنا من خیر اعوانه وانصاره والمستشهدین بین یدیه🤍💗رب هب لی من لدنک ذریه الطیبه انک سمیع الدعا🥺🤲خدایا شکرت 🤍🤲در تاریخ ۳۰ تیر ۱۴۰۳ بی بیم +++شد 🤍❤الهی شکرت خیلی آقاست حسین(علیه السلام)😊💚ممنون اقا جون 🤍ان شاءالله خدا قسمت چشم انتظاراش بکنه به علی اصغر امام حسین💚💚💚🖤💔علییمو از دست دادم 😔فکر میکردم خدا و اهل بیت ی جور معجزه کردن برام و وقتی از دستش دادم باورم نشد امروز ده روزه ندارمش و جای بچه بخیه ها و کبودی هایی هست که دردش التیام  میده روحم گرچه جسممو ازار میده ۱۵دی۱۴۰۳...(۱۵ مرداد) از فکر اینکه یه روز برا نی نیم فرنی و سوپ درست کنم بدم بخوره ته دلم قنج میره خدایا میشه یعنی میاد همچین روزی 

ممنونم از حال خوبی که منتقل کردینیکی از ارزوهام نوشتن یک کتابه ❤

الان که بی خوابی با همین گوشی تایپ کن دغدغه های ذهنیتو، نظم بده بهش مثل نظم دهی به خونه

شاید بخشی از کتابت نشه اما شروع خوبی میشه

من معتقدم تا توانایی انجام کاری نباشه آرزوش هم جوونه نمیزنه تو وجودت

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792