مشکل من عذاب هایی ک کشیدم
از تنهایی ها
از اینکه بیمارستان زایمان کردم مادرم همینی ک بزرپم کرد نیومد پیشم و نصف روز تنها بودم
از اینکه بهترین رشته ابهترین دانشگاه دولتی قبول شدم و این اشغال کاری کرد انصراف بدم
اینکه باردار بودم انقد عذابم میداد فقط جیغ میزدم از دستش
ب کی بگم بی کسی هامو
فقط امیدوارم خدابابامو لعنت کنه همین