مادر شوهرم دائم میگه ادم باید خیزش برسه به بقیه
ادم همش نباید بگه همچی مال من بلخره این دنیا موقتی هست و چرت وپرت دیگه
یا میگه می خواستیم خونه لخریم رفتیم از بابام پول گرفتیم
منم ترجیح میدم کمتر باهاش حرف بزنم دیگه داره بهم برنی خوره
خودشم اصلا دلش نمی خواد اطلاعات بده مخصوصا راجع به اون عروسشون
خوب من خاموشی تنهایی برم سر بزنم پسرشون جای منم بره
حالا مه من غریبه ام