خب من چیکارکنم مگه من گفتم مریض بشع مگه من کاریش کردم ک بیوفته گوشه بیمارستان
۴ روزه مادربزرگش مریضه بردن بیمارستان بستری کردن
هیچکس براش مهم نیست پدرشوهرم و عمو های شوهرم قهقهه میزنن میزنن میرقصن شوهر من ۴ روزه ماتم گرفته لج کرده عین چی پاچه میگیره
مادربزرگه ۸۰ سالشه خب ۲۰ سالش نیست ک
منم ب سوهرم گفتم تو ۴ روزه با من بستی پس مادربزرگت خوب شد دیگ هیچوقت سمت من نیا
خب ناراحته درست ولی من چیکارکردم مگه😔😔😔😭😭😭