حرف در آوردن من زنگ زدم پسرخالم گفتم بیا منو بگیر وصیت مادرته که با من ازدواج کنی 😐😐
حرف به این بی آبرویی رو دارن میچسبونن بهم چیکار.کنم
تازه ما شهر غریبیم و همهی فامیل هامون یه شهر دور زندگی می کنن وهفت هشت ساعت دوریم از شهرشون. باید بهمون بیشتر توجه کنن که اینجا تک و تنهاییم که هیچ تهمت به این گندگی بهم میزنن
براتون پیش اومده؟
چجوری از پسش بر اومدین؟