به پدرم سلام نمی کنه
تو خونه از کنار مادرم رد میشه روشو به طرز بدی می چرخونه
میرم بیرون وقتی برمیگردم می بینم تمام چمدان لباس ها وسط اتاقه به شدت بهم ریخته
طبقه چهارم هستیم میره آسانسور قطع می کنه که اذیت بشیم
مدام تو خونه پاچه همه رو میگیره و دعوا راه میندازه
با همسایه و نگهبان و همه دعوا می کنه
خون ما رو کرده تو شیشه
بچه هم نیست ۳۳ سالشه اتفاقا تحصیل کرده هم هست نمیدونم چرا اینطوریه
( لطفاً کامنت ندارید که دامادش نکنین چون کسی چنین قصدی ندارم)