یکم زندگیمو بگم انرژی بگیری
چهارمین سال کنکورم بود(سه سال خودم تنبلی کردم کم خوندم) سال چهارم عزم کردم بخونم، کنکورم تیرماه بود، رویای بابام قبولی من بود که سور مفصل بده اما اردیبهشت همون سال فوت کرد یعنی ۳ ماه مونده به کنکورم، من با شکم حامله و فوت پدر و بعد فوت پدر درگیری شدید با عموها جوری که هر چند روز دادگاه میرفتم و چشم گریون برای کنکور خوندم
موقع خوندن اول به خدا توکل کن و نمیدونم حامله ای یا نه اگر حامله ای نیت کن و دوتایی درس بخونید، تو هر شرایطی میشه خوند، اداره محکم کن و بدون که میشه