بچه ها پسرم یکسال و سه ماهه دخترم بیس روزشه خیلی از این وضعیت حالم بده ،احساس میکنم کنترل شرایط تو دست من نیست، شیرم خیلی کمه و عذاب وجدان دارم بخاطر دوتا شوند هم چون فک میکنم دیگه ب بزرگه نمیتونم رسیدگی کنم هم چون شیرم کمه و نمیتونم شیر خودمو ب دخترم بدم این وسط یه سریا میان یه حرفایی میزنم که حال آدمو بدتر میکنن چرا بچت انقد کوچولوعه،چرا اینش زشته چرا شیر خودتو نمیدی بخدا دوست دارم بخوابم و دیگه بیدار نشم از طرفی بشدت نگران بچه هام😭😭😭
ای بابا
این قدر سر من از این زخم زبونا به مامانم زددددننن!
حالا باید بری وضع زندگی خودشونو ببینی
بیرون عالی از درون داغون
حق داری عزیزم
شیر خشک بده
شرایطت بسیار سخته، اما تا چند ماه دیگه بهتر میشه
با دکترت صحبت بکن ، مکمل بهت میده اعصابت آروم بشه
سره چرتو پرت این تاپیک رو زدی ؟! شیرخشک بده .. الان شیر همه خشک شده با این گرونی ... گفتم چیشده ...
شما الان دچار افسرگی بعد زایمان شدی همین
شیر به شیر اینجوری فاصله شون کم میشه؟
عزیزم شما دچار افسردگی بعداز زایمان شدین خدا بزرگه تو یک مادر قوی هستی اصلا ب حرف مردم توجه نکن مهم نیستن تو صاحب دوتا بچه ای این چ حرفیه ک میگی بخوابم دیگه بیدار نشم اتفاقا باید باشی و مراقب بچه هات باشی قوی باش دختر
چقدر سخت اما نگران نباش به یک چشم هم زدنی بچه هات بزرگ میشن یکی از فامیل های ما هم همینطوری بود...
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
