قشششنگ‌تابلوعه که خودشو میزنه به مریضی ۵۰ سالش نمیشه یه روز پا میشه از خواب میگه نافم درد میکنه😐بعد میبرن سونوگرافی که میگه اصلا هیچ مشکلی نداری دیگه میشینه سرجاش وقتی میبینه دستش رو شده
بعد یه روز میگه کمرم ،یه روز میگه پام ببین در حدی که خودشو میزنه زمین منم چون تو یه ساختمونم مجبورم برم سر بزنم وگرنه شوهرم ناراحت میشه ، فک کن یه بار هم میگفت افسردگی گرفتم بیچاره پدرشوهرم دارو خرید نزدیک ۲میلیون پولش شد بعد مصرف نکرد چون افسرده نبود ترسید مصرف کنه
بنام خدا
بی محلی
به یه دکتر پول بده ببر پیشش بهش بگه سرطان داری
یکم بترسه
تا میبینیش بدتر ناله کن
گفت نافم درد میکنه بگو وای هوار من نافم گم شده اصلا
گفت پام درد میکنه داد و گریه کن که پای من قطع شده
از رو میره
حالا مادرشوهر من واقعا مریضه معده ش همیشه درد میکنه ولی هرموقع ما رو شام یا ناهار دعوت میکنه انگار معده دردش شدید میشه
فقططط غر میزنه واااای معدم،ای وای باید فردا برم دکتر....
بخدا من بخاطر این اخلاقش اصن دوس ندارم بریم شام یا ناهار متاسفانه شوهرم نمیزاره
ولی کافیه دختراشو ببینه معده درد و شکم درد و....کلا تموم میشه
