2777
2789
عنوان

از مادرشوهرم ناراحتم

| مشاهده متن کامل بحث + 268 بازدید | 39 پست
برا من اگه پیش بیاد چون از مقایسه متنفرم اگرچه زشت و بی ادبانه اما وسط حرفش یهو زنگ میزنم به کسی یا ...

راهکار خوبیه بنظرم و بی ادبی هم نیست منم ایندفه اینکارو میکنم یه جور بهش میفهمونم خوشم نمیاد از مقایسه


برا من اگه پیش بیاد چون از مقایسه متنفرم اگرچه زشت و بی ادبانه اما وسط حرفش یهو زنگ میزنم به کسی یا ...

چقدر قوی هستی

میدونی من خیلی نگرانم ناراحت نشن حتی وقتی ناراحتم میکنن لبخند میزنن نفهمن ناراحت شدم که بعد ناراحت بشن

و خیلی پرو کردمشون

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

وای دقیقا مال منم همش همینه 😐😐😐😐😐 میاد تو خونه زندگیم سرک میکشه بعد میگه جاریت اینجوریه جاریت ف ...

اعتماد به نفست پایینه اون میخواد بین تو و جاریست رقابت ایجاد کنه تو هم میری همون کاری که اون میخواد رو می‌کنی یا اینکه میبینی نمیتونی با جاریست رقابت کنی هی حرص میخوری 

هر وقت گفت جاریت اینجوری جاریت اونجوری بگو سرشون سلامت من از زندگیم راضی هستم 

راهکار خوبیه بنظرم و بی ادبی هم نیست منم ایندفه اینکارو میکنم یه جور بهش میفهمونم خوشم نمیاد از مقای ...

من هم یک روش پیدا کردم

میخوام دقیقا به روش بیارم

بگم منظورتون اینه اون از من عروس بهتری هست چون اینکار رو نمیکنه؟ که بعد تو شرایط امپاس قرار بگیره و یاد بگیره دیگه نگه 

اعتماد به نفست پایینه اون میخواد بین تو و جاریست رقابت ایجاد کنه تو هم میری همون کاری که اون میخواد ...

اره اعتماد بنفسم پایینه

ولی دلم نمیخواد مثل جاریم بشم

دلم میخواد فقط اینا منو مقایسه نکنن

اوایل ازدواجم وقتی ازش چیزی خوب میگفتن من سعی می‌کردم اونکار رو خیلی بیشتر براشون بکنم تا بگن منم خوبم😂 خداروشکر ازون دوران تباه گذر کردم‌الان برام مهم نیست ولی این مقایسه هاشون رو اعصابمه

راهکار خوبیه بنظرم و بی ادبی هم نیست منم ایندفه اینکارو میکنم یه جور بهش میفهمونم خوشم نمیاد از مقای ...

اره کلا بی توجهی باعث میشه بهش انرژی منفی بدی و ازت انرژی خواری نکنه اما وقتی خوبه تو بیشتر خوب باش هی تکرار کن تا خلاص شی از دست اذیت‌ها

اره اعتماد بنفسم پایینهولی دلم نمیخواد مثل جاریم بشمدلم میخواد فقط اینا منو مقایسه نکنناوایل ازدواجم ...

من خودم به جایی رسیدم که ازم تعریف کنند هم خوش حال نمیشم و تو روی طرف مقابل نمی‌خندم ازم بد هم بگن ناراحت نمیشم و تخم نمیکنم و واکنش نشون نمیدم و کلا پای غیبت ها نمیشینم بخاطر همین وقتی فامیل ها منو میبینن با احترام کنارم می‌شینن و قربون صدقه من میرم تا باهاشون حرف بزنم منم وقتی یه خورده قربون صدقم رفتن به کوچولو باهاشون حرف میزنم این رفتار ها رو با عمه هام و مادربزرگم یعنی مادر پدرم و زن عمو هام دارم طوری دست و پاشون جمع شده که وقتی من وارد جمع میشم از جا بلند میشن با من دست میدن همش میان کنار من بشینن و منتظر هستن من حرف بزنم اونا گوش کنن 

من خودم به جایی رسیدم که ازم تعریف کنند هم خوش حال نمیشم و تو روی طرف مقابل نمی‌خندم ازم بد هم بگن ن ...

ببین خانواده خود آدم خیلی با خانواده شوهر فرق میکنه اونا دوست دارن آدمو

ولی خانواده شوهر مثل دشمن ان 

ببین خانواده خود آدم خیلی با خانواده شوهر فرق میکنه اونا دوست دارن آدموولی خانواده شوهر مثل دشمن ان

مادر بزرگم میشه پیش من غیبت می‌کنه لازمه من یه چی بگم بهش ده تا چیز دیگه می‌زاره روش با حرف های خودش قاطی می‌کنه می‌بره تحویل مردم میده از زبان من بعد یه دعوا خیلی بزرگ راه میندازه همه رو دشمن می‌کنه 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792