بعد دوباره گفت بریم بیرون
گفتم بریم کافه
گفت نه پسر مجرد میان توهم لباست صورتیه
بمونیم تو ماشین
بعدش شلوارم واید کوتاه بود
بهم گفت حداقل جوراب بلند بپوش ساق پاهات پیداست
بعدشم گفتم من اصلا انیکطورب که میخوای نیستم
اونم الکی زد فاز روشن فکری
گفت نه اصلا کاری ندارم گفتم خودت راحت باشی
میخوایم صحبت کنیم کسی نباشه سوال داریم و برای آشنایی اومدیم