2777
2789
عنوان

شوک درمانی

153 بازدید | 8 پست

سلام من یه دختر ۱۲ ساله بودم که یک دفعه مبتلا به بیماری دوقطبی نوع دو خفیف شدم ( ارثی نبود محیطی) سالها تحت درمان دارو بودم اما خیلی حفیف بود اضطراب و گاهی افسردگی تا اینکه تو سن ۱۸ سالگی متوجه میشدم با دخترای همسنم فرق دارم انگار کم عقل بودم و بسیار ساده لوح همین باعث شد از من پسر ها سواستفاده کنن اما من متوجه نمیشدم ۶ سال درگیر بودم در تمام این ۶ سال همش گریه کردم و از خدا کمک خواستم اما بعد یک مدت دوباره برمیگشتم سراغ روابط اشتباه‌ تا اینکه تو سن ۲۴ سالگیم پسر داییم با دخترخالم ازدواج کرد من از بچگی آرزوم ازدواج با پسر داییم بود چون فکر میکردم فقط اون با این وضعیت من کنار میاد سال قبلش حتی بهم ابراز علاقه کرده بود اما وارد رابطه نشدیم این ازدواج ناگهانی باعث شد فروپاشی روانی پیدا کنم ۳۰ درصد عقلم یکهویی شد زیر صفر روابط متعدد حتی با چند پسر همزمان کارهای خیلی اشتباه هیچ کسی هم نمی‌دونست چون من به شدت مذهب و دوست داشتم کسی فکرشو نمیکردم در کنار کارهای اشتباهم همیشه نماز میخوندم نذر و نیاز و همیشه از خدا میخواستم خوب بشم با اینکه  خیلی خواستگار داشتم اما بخاطر ترس از کارهای اشتباهم رد میکردم پیش شهدا رفتم شلمچه از ته دل گریه میکردم چرا من اینطوریم چرا من با دخترای فامیل فرق دارم... بعد ازدواج پسر داییم داغون بودم یک دفعه تو جمع دختر و پسرا که بودم میزدم زیر گریه که چرا اینکارا رو میکنم ، یک ماه بعد ازدواج پسر داییم نرم افزار دوست یابی نصب کردم و با یک پسری دوست شدم قبلش هیچ وقت اینکار و نمیکردم یا تو خیابون شماره نمیگرفتم دیگه واقعا لب پرتگاه بودم اون پسری که باهاش دوست تو نرم افزار دوست یابی چند ماه در ارتباط بودیم گل می‌کشید و معتاد بود الحمدالله من هرگز درگیر اعتیاد نشدم دوستِ اون کسی که باهاش در ارتباط بودم تو یک جمعی بود حرف زدیم بعد یک ماه دیدم بیرون خونمونه من اول تردید داشتم که شاید فقط تشابه چهره دارن نزدیک دو ماه شک داشتم تا اینکه زنگ زدم به اکسم و ازش اسم دوستش و پرسیدم و نمیدونستم از کجا باید بفهم این همونه چند هفته درگیر بودم عروسی دعوت بودیم شب تولد حضرت علی ۱۴۰۳ ، اون شب داشتم حاضر میشدم یک هویی گفتم برم تو پیچ پسر همسایه مون سرچ کنم ( رفیق اکسم دوست پسر همسایه مون بود) یک هویی دیدم این همونه اونجا من خیلییی شوکه شدم از برج ۱۰ پارسال رفته رفته متوجه عمق فاجعه شدم **** شوک درمانی **** به طرز فوق العاده ای من حالم خوب شد از لحاظ عقلی از ساده لوحی به خاطر این شوک کلا خارج شدم البته ۵ ماه کامل شب و روز گریه کردم کمی مشکل قلبی پیدا کردم ضعیفی چشم و... اما من جواب گرفتم از اهل بیت حضرت علی شب تولدش بهم عقل و هدیه داد از اون موقع ۱۰ ماه میگذره من تو خوابم نمیدیدم به این حد از عقل برسم که حتی تو خیابون یک لحظه به پسرا نگاه نکنم کلا یک ادم دیگه شدم تو خونع در کمال آرامش درس میخونم بدون اینکه حتی یک پیامک رد و بدل کنم با پسری من هرگز فکر نمیکردم خدا بتونه عقل و کامل کنه نه اینکه فکر کنم خدا ناتوانه نه اما برام خیلی غیر قابل باور بود هر روز و هر شب سجده میکنم دور خدا میگردم که عقل مو کامل کرد خدا رو شکر میکنم تو جمع معتادا رفتم با اینکههه خیلییی ساده لوح بودم اما حتی یکبار تست نکردم بچه ها میدونم باور نمی‌کنید حتی خودمم باورم نمیشه فارع از سواستفاده جنسی من یکبار رابطه کامل از جلو داشتم و خونریزی داشتم دکتر زنان گفت باکره نیستی حدود ۳ سال پیش بود این موضوع من رفتم جای خیمه مسجد یادم نمیاد محرم بود فاطمیه بود ولی به شدت گریه کردم روز پنج شنبه بود گفتم خدایا کمکم کن دکتره اشتباه کرده باشه به همون حضرت علی که دلیل نفس کشیدنمه من روز شنبه رفتم دکتر گفت سالمی دوباره رفتم دکتر دیگه گفت سالمی پاشدم رفتم بهترین متخصص زنان شهرمون گفت سالمی حتی بهم گواهی داد من باورم نمیشه حتی بکارت رفته برگشت ، خدا چقد بنده نوازه من کاری نکردم فقط گاهی نماز میخوندم و دعا میکردم تو اوج گناه چله نماز شب برمیداشتم ...بچه ها قلبم گاهی از شدت محبتی که خدا و اهل بیت بهم داشتن میخواد ایست بده باورتون نمیشه من تو چه جمع هایی میرفتم و سالم میومدم بیرون خودم یادم میاد تنم میلرزه حالم بد میشه تو هر لحظه از زندگیم خدا رو شکر میکنم بچه ها من نصف زندگیم و نشد تعریف کنم ولی اگه حتی یک بار لب باز کنی خدا رو صدا بزنی به طرز فوق العاده ای کمکت میکنه وقتی ۲۰ ساله بودم رفتم حرم امام رضا گیره سرمو انداختم رو ضریح گفتم هیچ پسری موهام و نبینه اما دید ۴ سال گله کردم اما یک دفعه اتفاق افتاد زمان بندی خدا بی نظیره فوق العاده است تو بهترین زمان خدا نعمت عقل و پاکدامنی و بهم داد الان من در کمال آرامش زندگی آرومی دارم نمیدونم چرا تعریف کردم احساس کردم باید بگم خواهش میکنم بیاین به سمت خدا و اهل بیت بخاطر خودتونم که شده همه چی و تغییر میدن هر ناممکنی و ممکن میکنن نجاتت میدن من نمیدونم چی بگم عاجزم از بیان کلمات اون راهیان نور و نذر و دعا حتی وسط گناه تاثیر داره خدا به گناهت نگاه نمیکنه به والله نگاه نمیکنه خدا خداس خیلی خوبه خدا مشتیه از مادر بهتر تو تمام این سالا خدا کمکم کرد هیچ وقت قضاوتم نکرد خدا خیلی خوبه اهل بیت خیلی خوبن ، خدایت نوکرتم خدایااااااا شکرتتتتتت

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

فقط یه سوال شما بهتون شک داده شد .یعنی دکترا شوک دادن ؟؟؟

نه عزیزم شوک خدادای اینکه پسر همسایه مون فهمید من چه کارهایی میکنم از ترس و شرم شدید بهم شوک عمیق وارد شد چون تو این ۶ سال جز من و خدا هیچ کسی از کار هام خبر نداشت... نسخه درمانم فهمیدن پسر همسایه مون بود...

خوبه که حالت خوب شد. ولی بخاطر دوست پسر همسایتون چرا باید بهت شوک وارد بشه؟

هیچ کسی نمیدونست من دختر بدی هستم هیچ کسی جز خدا تو این ۶ سال هیچ کسی خبر نداشت یک دفعه همسایه دیوار به دیوار مون فهمید من چه کارهایی کردم... این برام خیلی سنگین بود خیلی وحشتناک بود ابرو ریزی فاجعه بود برام مردم زنده شدم تو این ۵ ماه به معنی واقعی پوست انداختم تو این ۱۰ ماه هر وقت از در حیاط میرم بیرون جلو چشمه ولی جرئت نمیکنم سرمو بیارم بالا خجالت میکشم شرم دارم گاهی حتی میشینم زار زار گریه میکنم این اتفاق و ابرو ریزی و ترسیدن زیاد باعث شد شوکه بشم ...

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792