ببین تو نمیدونی اونا چجورین من ی خواستگار داشتم دقیقا عین شرایط این آقا هرکاری کنی اون آدم نمیشه که نمیشه ذاتش خرابه و بی عرضه ست و بی روزی
این خانوم بنده خدا خرج اونم باید بده بهتره به همین روال ادامه بده چون بچه داره
اهل کجایی عزیزم ؟
مغازه چی داره شوهرت ؟
هیچوقت درآمد ات را، نشان نده
بعد بگو مرد خوبم، منو وارد مسائل مالی نکن
پولت را پسنداز کن، ی وقت دیدی لازمه بهش بده
قبل از اینکه هودش بگه
اینو ی روانشناس خوب یادم داد
تازه میگفت، تا مرد دستش خالیه
نگین بفرما طلا بفروش
تازه خودش کمه پسرش رو هم که خونه پدربزرگش هست رو هم یه هفته هست می‌گرفت می‌آورد اینجا
بعد منم گفتم چی میاری که من غذا درست کنم بذارم جلوتون خودت کمی اینم میاری تازه پسرش اندازه سه نفر غذا میخوره
انگاری من اینجام باید خرج پنج نفر رو بدم
خیلی فشار روی من هست توی این زندگی
فکر کن یه پمپ آب نمیخره میگه برو خودت بخر یه بخاری داشتیم اونوقت پسرش اینجا زندگی میکرد شش ماهه پسرش رفته خونه پدربزرگش، بعد این بخاری تو پذیرایی بود پسرش تو سرما باید تو حال میخوابیدیم همه
یا یه پنکه نمیخرید یه کولر فقط تو پذیرایی پسرش تو گرما باید همه باز تو پذیرایی میخوابیدیم
ببخشید من خیلی جاها کنار میام با مشکلات شوهرم
مثلا من میگم پول لازم دارم نمیده
منم راحت کنار میام، دیروز گفتم پول، صدتومان داد، منم مدتهاست نق نمیزنم
از خواهرم گرفتم
بعد دیب نزدیک به یک میلیون پسته خریده
بازم جلو خودم گرفتم، نق نزدم
ما ۱۷ساله ازدواج کردیم، از اون اول که نداشت، تا الان که میکه بدهکارم همش
