2777
2789
عنوان

خاطرات تازه عروسی 🤒

260 بازدید | 10 پست

من همون شب ک از ماعسل برگشتیم همشون از شهرستان اومده بودن خونمون  بعد منم امادگی نداشتم برا این همه مهمون چون همیشه یه دختری بودم خونه بابام مهمون میومد با کمی احوال پرسی و ... میرفتم تو اتاقم وخلاصه  تشک و بالشتم براشون کم بود چون زیاد بودن روز بعد همشون برا ناهار وایسادن چون زیاد بودن از صبح سر پا وایسادم پا اجاق گاز تا ظهر قیمه درست کردم بعد زیاد بهش اب تاب میدادم خیلی میرفتم تو کار با چندین نوع سالاد  مهمونای دیگه هم داشتم  میومدن برا تبریک و ...  بعد چقد سخت بود برا اون همه پذیرایی کردن سوزش داشتم خسته بودم نمیتونستم مثل مجردی برم تو اتاق  غذا تموم شد بعد ظرف شستن بعد چایی بعد دوباره بشور واقعا من اونموقه نیاز داشتم برگردم یه دوش بگیرم یک روز کامل استراحت کنم غذا هم از بیرون نه برا ۲۰ نفر من غذا بپزم چقد حالم بوود بیشتر خسته بودم یادم میفته بازم خسته میشم 

عجبببببببب!!!!

در قلبم چیزی قشنگ تر از یادش پیدا نمیکنم ... او عزیزترین زخمِ من است! زیباترین اندوهم فراموشش نمیکنم،او دوست داشتنی ترین دلیل ویرانی من است..خدایا نمیخوام غصه مامانمو از دلم بیرون کنی به من یک دلی بده که بتونم با غصه مادرم زندگی کنم اخه این غصه تنها یادگار مادرمه که ازش مونده واسم نمیخوام براحتی اینهم از دست بدم...روحت در آرامش مهربان مادرم💔ای که از اینجا میگذری...لطفا برای شادی روح مامانم صلواتی محبت کن🥀🕊🖤

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

عزیزم چقدر سخت بوده براااات🥲

با اینکه خودم مجردم ولی به هر حال وقتی آدم به چند روز اولِ ازدواج فکر میکنه همیشه این موضوع به ذهن خطور میکنه که آدم به دور از هیاهو و در آرامش باشه 

نه این وضعیتی که شما تجربه کردید🥲

ان شاءالله خدا جایِ دیگه تو زندگی براتون جبران کنه 

عزیزم چقدر سخت بوده براااات🥲با اینکه خودم مجردم ولی به هر حال وقتی آدم به چند روز اولِ ازدواج فکر م ...

مرسی گلم اون اوایل ازدواج بود و از ماعسل خسته راه سفر بودم وگرنه شاید روزای دیگه اینقد فشار بهم نمیومد

مرسی گلم اون اوایل ازدواج بود و از ماعسل خسته راه سفر بودم وگرنه شاید روزای دیگه اینقد فشار بهم نمیو ...

من خودمم مهمان دوستم 

یعنی همیشه وقتی به این فکر میکنم که متاهل شدم 

دوست دارم مهمون داری و پذیرایی از مهمون رو 

به شرطی اینکه مهمون ها هم دارایِ کمی از درک و شعور باشن هاااا

ولی مهمون داری برایِ ۴ ۵ ماه بعد از ازدواجِ 

۴ ۵ ماهِ اول فقط طول میکشه آدم خودش رو پیدا کنه 

شوهرت نتونست برا مهمونا غذا بگیره؟؟؟؟؟

پیش خودم انگار زشت بود اول بار بیان خونمو احترامشون نگیرم غذا از بیرونو البته زیادم بودن کلی میگم تازه عروسا زیاد میرن تو کااار خیللییی سخت میگیرن خودشونو همش میگن کار عالی دراریم خودشونو عذاب میدن وگرنه اگه عقل  الانم بود اصلا حال خودمو خراب میکردم😅 تا اونا کمکم کنن یا اصلا برن 

من خودمم مهمان دوستم یعنی همیشه وقتی به این فکر میکنم که متاهل شدم دوست دارم مهمون داری و پذیرایی از ...

منم واقعا بدم از مهمون نمیاد الانم مامون دارم ولی همیشه اون مهمونی بعد ماعسل یادمه چقد خسته را سفر بودم 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز