ظاهر زندگی عالی ای دارم ولی باشوهرم طلاق عاطفی هستم

ببین مشکلت پیش خودته چرا باهاش صحبت نکردی شاید همین حس رو همسرت هم داشته باشه اون هم غرورش اجازه بیانش رو نمیده

ولی ی جایی باید این غرور رو بزاری کنار

من این کار رو کردم الان خیلی حس بهتری دارم 

چرا وقتی می‌تونی با حرف زدن مشکلت رو حل کنی 

بزاری رو دلت انبار بشه و آخرش ب کینه تبدیل میشه

خوندم تو کامنت ها نوشتی شاید خیانت چرا گزینه آخر رو برای مسائل انتخاب کردی اصلا این طرز فکرت رو دوست نداشتم 

همین فکر رو در مورد همسرت کردی ک ازش فاصله گرفتی

ونکته بعدی چرا خودت رو با نامزد سابق همسرت مقایسه میکنی

همه مخلوقات خدا زیبا هستند شما ی دختر با پوست سبزه بسیار زیبا هستی و با نمک اینو هر وقت رفتی جلو اینه ب خودت بگو 

ببخش ک کامنت طولانی داشتم ::))))

بزار له بشه مگه بدتر از این میشه 

کنار هم باشین ولی بهم حسی نداشته باشین

خودت ب این حد رسوندیش 

مگه قراره سریع بری سر موضوع نزدیکی 

کم کم ابراز احساسات کن بهش بگو از چی ناراحتی و چی دوست داری از طرفت ببینی

امیدوارم که صحبت کردن باهاتون ی جرقه‌ای باشه ک دلت شاد بشه 

چه بد...یکی از خاله هامم همینه.‌.‌شوهر پولدار که تو همه چی کم نمیزاره اصلا حساب همیشه پر پول برای زن و بچه اما طلاق عاطفی دارن شدید