خیلی باید مواظب حرفامون باشیم بعضی حرفا عجیب دل میشکنن دل میسوزونن
خدا خیلی حقه
من زندگیم تعریفی نداره
خیییلی اذیت شدم از سمت شوهرم و خانوادش...قهر رفتم و متاسفانه همه فهمیدن
دوتا از دوستام خیلی با حرفاشون دلم و سوزوندن
یکیشون که گفت من تا با تو و شوهرت اشنا نشده بودم نمیدونستم وقتی یه مرد زنش و دوست نداشته باشه چه جوریه اگر من جای تو بودم میدونستم چجوری باید رفتار کنم که شوهرم تو مشتم باشه...! بخاطر این حرفش تا دو روز من گریه میکردم
یکیش هم که مدام میگفت وااای تو چجوری با این شوهرت زندگی میکنی ایش این شوهر نیست و....
خدا میدونه من نفرین نکردم فقط دلم شکست
تو این هفته هر دوتاشون زنگ زدن بهم و گریه کردن و از مشکلاتشون گفتن کارماش اینجاست که هردوتاشون مشکلاتشون دقییقا شبیه به مشکلاتی هست که من چندسال قبل با شوهرم داشتم و اونا بابتش منو شماتت کردن و کلی حرف بارم کردن...
درصورتیکه اون زمان اصلااا مشکلات جدی و اینجوری تو زندگیشون نداشتن
خدا کمک کنه مشکلاتشون حل شه