2777
2789
عنوان

الهی مرنشو ببینم

| مشاهده متن کامل بحث + 392 بازدید | 45 پست
خواهرش شوهر ندارع اینو پنهون دارن از من شوهرش ازدواج کرده داماده بچه هاش همسن مننن فقط این حامله شده ...

زن دوم یعنی؟ 

آقای سعدی چطوری یه عالم دردِ دوری و لانگ دیستنس رو تو این یه بیت جا دادی؟در طالع من نیست که نزدیک تو باشم می‌گویمت از دور دعا، گر برسانند.

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

من هیچ وقت کسی رو نفرین نکردم 

ولی دیروز پری روز پیرزن خرفتی کاری با من کرد که دلم سوخت به حال خودم

گریه کردم

راضی به مرگش نیستم 

ولی اگر خدا عادله 

یه جوری 

ولو شده برای چند ثانیه یه حس بد به دلش بندازه 

تاوانه دل سوخته منو بده

حال روحیم خوب نیست...باهم بحث نکنید .... زبونم تند و تلخه... بد جوابتون میدم ناراحت میشید...دیگه هیچی خوش حالم نمیکنه...وعده آینده به من ندید...مثلا نگید ان شالله تو هم یه روزی به این شرایط بررسی خدا بهت خونه ماشین میده....چرا از اینده نامعلوم صحبت میکنید؟از زمانیکه معلوم نیست ایا اتفاق بیفته یا نیفته...مخاطبتونو احمق فرض نکنید...با این حرفات فقط سرم شیره میمالید

من هیچ وقت کسی رو نفرین نکردم ولی دیروز پری روز پیرزن خرفتی کاری با من کرد که دلم سوخت به حال خودمگر ...

 بعضی وقتا آدم میسوزه  دلش 

من خسته شدم دلم شکسته خودم آخه من بدبختی دارم باز اینم دیگ امشب به شوهرم گفتم تو شوهر مشترکی در دسترس همه هستی 

اره همسایمون می‌گفت بچه های زن دومش همسن مننن می‌گفت شاید دوسه سالی یکبار بیاد اینو ببینه

پدرومادر نداره؟ 

آقای سعدی چطوری یه عالم دردِ دوری و لانگ دیستنس رو تو این یه بیت جا دادی؟در طالع من نیست که نزدیک تو باشم می‌گویمت از دور دعا، گر برسانند.

چیکار کنه خواهرش زنگ میزنم میگه بیا تنهام بچه مریضه چی بگه

بگه کاردارم بعدم سرمیزنم،بعدا هم نره. بچسب ب شوهرت با زبون خوش هروقت رفت خونشون باهم برید شام و ناهاری بنداز خونشون و تکون هم نخور بذار پذیرایی کنه ازت،پذیرایش هم بد بود به شوهرت بگو چرا بهت احترام نذاشت. چندبار شام و ناهار خراب بشی سرش دیگه بچه ش هوس دایی و دایی بازی نمیکنه.

سیاست داشته باش

بگه کاردارم بعدم سرمیزنم،بعدا هم نره. بچسب ب شوهرت با زبون خوش هروقت رفت خونشون باهم برید شام و ناها ...

مشکل همینه  شوهر عنترم می‌ره از اینو. امتحان کردم رفتم شام نمی‌ده میگه علی مواقعی بریم شام بیرون هر کی دنگ خودشو حساب کنه 

داره اونا خیلی خانواده پنهان کارین مادرش از یک طرف تا دمپایی گرفتم بیاد ببینه میگه علی برا من نگرفتی ...

گیر بدخانوداه ای افتادی پس 

اگ شوهرت مرد خوبیه باید با سیاست زندگی تو جلوببری


آقای سعدی چطوری یه عالم دردِ دوری و لانگ دیستنس رو تو این یه بیت جا دادی؟در طالع من نیست که نزدیک تو باشم می‌گویمت از دور دعا، گر برسانند.

نه مثل اینکه این عنتر تو اسمونا بوده می‌گفته تا کارمند نشم بچه نمیارم میگذره تا سن الانس 45یاد48 ک ...

یعنی نخواسته بچه بیاره بعد شوهرش رفته زن گرفته بچه دار شده دیگه پیش این نمیاد؟ خب شوهرش باید فکر بچه خودش باشه وقتی پدر دلش نسوزه فامیل که دل نمیسوزونن

من اینجا حقیقت رو میگم نه چیزی که دوست داری بشنوی  درخواست دوستی به هیچ وجه پذیرفته نمیشود حتی شما دوست عزیز 

گیر بدخانوداه ای افتادی پس اگ شوهرت مرد خوبیه باید با سیاست زندگی تو جلوببری

 من ک امشب بیرونش کردم گفتم نیا خونه نمخام ریخختو ببینم تو شدی تاکسی عمومی خواهرت شوهر مشترکی برو یک زن یا ج . نه . ا به چیزی پیدا کن  بجا من منم طلاق بده  هزار تا فحش دادم بهش 

من مریض ویروسم گرفته اون رفته بچه خواهرش بازی کنه 

جد و خاندانش و آوردم جلو چشاش

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792