یادمه یدفعه من همسرمم همینطوری شد رفتیم باهم ی شهر دیگ مسافتشم زیاد بود و از اونجا که من میدونستم حوصلش نمیاد
اون رفت دنبال کارش من رفتم دنبال خرید خودم و برای خودم گشتم ،کارش که تموم شد یجا قرار گذاشتیم باهم رفتیم ناهار
حالا این دفعه که گذشت برای دفعات بعدی خودت تنها با بچه ها برو که اعصاب خوردی نباش