ایشون بهم علاقمندن اونم شدید
ولی پول و پس انداز نداره
تحصیلاتشم دیپلمه
شغل درست درمون نداره
خونه و ماشین نداره
۲۴ سالشم هست پدرشونم فوت کردن
شهرمونم خیلی از هم فاصله داره ب سختی میاد تا منو ببینه
ولی علاقه ش خیلی بهم شدیده خیلی هوامو داره پشتم هست ، خودش ک میگه خوشبختت میکنم ولی فاصله ی طبقاتیمون هم خیلی زیاده ، مطمعنم خانواده م هم موافقت نمیکنن
چیکار کنم بنظرتون بارها محترمانه گفتم بیا تمومش کنیم ولی اصلا گوش نمیده ، دلم براش میسوزه نمیخوام الکی وابسته ی خودم کنم و بعد ولش کنم
شما بگین من چیکار کنم من کلا تصمیم دارم تنها باشم و کسی رو تو زندگیم راه ندم و فقط و فقط رو درس و هدفم متمرکز بشم
نگین بخاطر پول میخوای ولش کنی ، پول تو این دوره ی اقتصادی دیگ مهم شده از طرفی تا میبینه خواستگار دارم تهدید ب خودکشی میکنه ...
فکرم خیلی درگیره نمیخوام کاری کنم ک دلش بشکنه زندگی خیلی سختی داشته ولی خودم دارم له میشم