مامانای کلاس اولی هابیایم ی جیزبگم

هیچ وقت حرص نخوردم بابا درس و مدرسه یا بچه 

دیروز یه کاربر از اینکه بچه اش دوست پیدا نکرده کلی حرص خورده بود در حدی که جلدی بچه اش گریه کرده اون طفلک هم گریه کرده و گفته مامان گربه نکن میرم دوست پیدا میکنم 

همین امسال مادرهای کلاس دخترن کلی جاز و ولز غر غر کردن که وای گروه بزنید و بچه ها حواس پرتن و یادشون نمی‌مونه خداروشکررررررر معلم کوتاه نیومد و گفت نیاز نیست و بچه ها میتونن و اینقدر ضعیف ناتوان بار میارید از اپل سال ما به به درساش ندارن فقط نظارت خودش میخونه و می‌نویسه جمع می‌کنه 

گفت آخه تنهاست 

گفتم تنها نیست ولی با حرف و گریه و حساسیت تو الان تنها ترینم آدم روی زمین شده 

چون دختر من دوستی پیدا نکرد ب جای گریه و دلسوزی بخش اعتماد به نفس میدادم که مشخصه داری بچه ها رو برانداز میکنی کدوم انتخاب کنی و چقدر خوبه فقط یک دوست خاص نداری و با همه هستی هیچ وقت حس بد نگرفت و از تنهایی بدش نیومد و تازه میگه من این طوری حال میکنم

مادرهای همکلاسی دخترم اصرار بر معلم ک گروه بزن تو ایتا تا ما بدونیم مشق و تکلیف چیه و ب بچه ها بگیم و معلم مخالفت کرد

همون دیگه مادرها شدن واسطه یک دانش آموز و معلم و بچه ها راحت شدن

تو کلاس کاری ندارن میگن همه رو خانم تو گروه میگه وو..

ولی سال اول درسته بچه ها حق دارن سواد ندارن

ولی از سال دوم اشتباهه