😞مادر پدرم بارها گفتن چرا شوهرت نمیاد
مدام میگم سرش شلوغ
اخر سری دیگ میگن هرچقدرم شلوغ باشه ما ارزش نداریم
ی ساعت وقتشو خالی کنه
هیچ مشکل خاصی هم نیست میگه حوصله مهمانی و.. ندارم
اخرین بار ک رفتیم۳ ماه پیش بعد از۴ ماه بود
یه نیم رفتیم نشست پاشد
تو راه هم گفت زیاد نشینیا گفتم تو بذاااا برسیم اعصابمو بهم ریخت
( خودم ماشین دارم ی روز در میون میرم پیششون
پیش خانواده خودش هم هفته یکی دوبار میرم خودشم هر وقت حوصله داشته باشه میره منم زور نمیکنه بریم… حتی اکه نخوام برمم چیزی نمیگه
اینم بگم رابطمون خیلی خوبه فقط همین مشکل ر دارم