من دبیرم
امروز زنگ آخر توی یک کلاس فووووق العاده شلوغ (۵۰نفره) و شیطون و غیرقابل کنترل بودم که کلا تمام دبیرا از دستو شاکی هستن
درب ورودی کلاس هم آخر کلاس هست ینی فکر کنید تخته جلو کلاس و در، آخر کلاسه
کلاس روبروییم با یه دبیری هست که همیشه ده دقیقه آخر میاد بیرون و از بیرون در کلاس رو میبنده که بچهها نیان بیرون و خودش توی سالن قدم میزنه و کلاسشون رو هواست
من ترفندم واسه کنترل کلاس خودم اینه که تا لحظه آخر وادارشون میکنم جزوه بنویسن اینطوری تا حدودی ساکتتر و قابل کنترلتر میشن
امروز تا ۴ و ۵۸ دقیقه نوشتن و بعد دیگه خسته شدن جمع کردن و بلند شدن و منتظر زنگ شدن و یکی دونفرشون رفتن جلوی در کلاس
حالا دبیر روبرویی برگشت بهشون گفت شما صاحاب ندارید که از کلاس اومدید بیرون؟
در همین حین من رسیدم ته کلاس که نذارم برن بیرون تا زنگ بخوره که اینو ازش شنیدم
خیلی ناراحت شدم واقعا حس کردم بهم توهین کرده با این حرفش