مدتیه از خونه ی خودم اومدم بیرون بخاطر آزار و اذیت های شوهرم؛ جزئیات رو تو تاپیکای قبلیم نوشتم
الان حرفم اینه این مدت یک هفته رو هتل موندم ، یه شب با اصرارهای خیلی خیلی زیاد دوستم رفتم خونشون
خانوادم هم در جریان نبودن؛ چون باهاشون رابطه نداشتم؛ دخترم زنگ زده بود مامانم و دنبالم میگشت که فهمیدن و انقدر زنگ زدن که آخر وقت رفتم شب خوابیدم صبح ساعت7 زدم بیرون
علیرغم اینکه هیچ پولی ندارم و مجبور شدم یه تیکه طلا بفروشم تا مخارج این چند روزمو بدم
ولی دوست ندارم زیر بار منت کسی برم یا سربار و مزاحم زندگیه کسی باشم
هرچند سختمه
ولی هرموقع هرکس کاری برام کرده منتشو گذاشته بعدا یا زده تو سرم
حاضرم سختی بکشم ولی زیر بار منت نباشم