2777
2789

چقدر یادتون میمونه

چندروز خودخوری میکنید

من دخترم رو صبح چون شب ثبلش باشوهرم دعواکردیم حالم بد بود خیلی 

ظرفیتم پربود سلسله مسائلی پیش اومد کارداشتم

این طفل معصوم هم کنارم بود که چاشتش رو آماده کنم الکی پاچش رو گرفتم

سرش داد زدم

بازوهاش رو گرفتم تکون تکونش دادم

گریه کرد ۷ سالشه

دلم آتیش گرفت بلافاصله پشیمون شدم

بغلش کردم عذرخواهی کردم

رفت مدرسه تو مسیر هم سعی کردم عادی باشم

بعد از مدرسه اومد براش خوراکی خریدم یکم بازی کردیم

تهش شب قبل خواب گفتم بخشیدی مامان و فراموش کن

گفت بخشیدم ولی خاطره شده یادم نمیره

بعد دید ناراحتم گفت پاکش میکنم غصه نخور

توروخدا قضاوتم نکنید نمیدونید تو چه جهنمی گیر کردم به خاطر دخترم فقط نفس میکشم

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

همه چیز می‌تونه بخشیده بشه ولی همه چیز فراموش نمیشه مهم اینکه تکرار نکنی خدا بزرگه ان شاءلله فراموش می‌کنه من که خودم اونایی که مهم بودن یادم موندن نه بقیه  :)

به عواقبِ کارهات فکر کن(:

بهتون حق میدم،برای منم پیش اومده

دیگه ب یادش نیارید،براش جبران کنید و چند روز باهاش خوب باشید،انشالله مشکلتون حل بشه🙏🏻

قدری شادی با خودت به خانه ببر...راه خانه ات را ک یاد گرفت....فردا،با پای خودش می آید....🌱

تو آدم مسئولیت پذیری نیستی

سرزنش نیست، دارم میگم که رفتارتو بازبینی کنی

رفتار غیر مسئولانه میکنی بعد سریع با معذرت خواهی میخوای پاکش کنی،تازه نه معذرت خواهی درست حسابی، بیشتر سعی میکنی به روی خودت نیاری که بگذره همونجور که گفتی سعی کردی عادی باشی تا مدرسه، اسم این عادی بودن نیست

بعدم اصرار که فراموش کن


تو نمیتونی به بچت آسیب بزنی بگی فراموش کن

روزی سگی داشت در چمن علف می‌خورد. سگ ديگری از کنار چمن گذشت. چون اين منظره را ديد تعجب کرد و ايستاد. آخر هرگز نديده بود که سگ علف بخورد! ايستاد و با تعجب گفت: اوی ! تو کی هستی؟ چرا علف می‌خوری؟! سگی که علف می‌خورد نگاهش کرد و باد در گلو انداخت و گفت: من؟ من سگ قاسم خان هستم! سگ رهگذر پوزخندی زد و گفت: سگ حسابی! تو که علف می‌خوری؛ ديگه چرا سگ قاسم خان؟ اگر لااقل پاره استخوانی جلوت انداخته بود باز يک چيزی؛ حالا که علف می‌خوری ديگه چرا سگ قاسم خان؟ سگ خودت باش...     #زمستان بی بهار / ابراهیم یونسی

عزیزم همه مامانا از این روزا دارن . منم دقیقا امروز همین کارو کردم همشم تقصیر شوهرم بود که دیشب منو سرریز کرده بود . منم بخاطر بچه هام زنده ام و به این زندگی دارم ادامه میدم . هممون عین همیم عذاب وجدان هم که دیگه آخر همه شبا با ماماناست حالا هردفعه به یه دلیل یه بار دعوا کردن یه بار اینکه امروز خوب به تغذیه ش نرسیدم یا امروز زیاد بازی نکردم باهاش یا چرا امروز زیاد گذاشتم گوشی ببینه. و و و  مهم اینه که نذاری دیگه تکرار بشه حداقل به این زودیا دوباره از کوره در نری . اما ما هم انسانیم یه سری رفتارا درسته غلطه اما گاهی اجتناب ناپذیره 

از تیرماه ۹۸ عضو نی نی سایتم به خاطر تغییر نام کاربریم مجبور شدم اکانت جدید بسازم🙂 یه مامان دهه شصتی با دوتا گل پسر شلوووووغ که گاهی اوقات کم میارم اما دوباره بلند میشم و با قدرت تر ادامه میدم💪😍 مادرشوهر مهربون آینده😎 شعارم تو زندگی اینه: دل مرنجان که ز هر دل به خدا راهی هست💖

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792