حدود دو سالی میشه ک تموم شده و تا یه قدمی ازدواج هم رفته بودیم خیلی دوسش داشتم به خاطر ورشکستگی ک براش پیش اومد خودشو عقب کشید گف نمیخوام باهام بدبخت بشی وضع مالیش بهم ریخت ؛ من مجبوری ترکش کردم ولی تو این دوسال یه لحظه هم نتونستم فراموشش کنم اونروز به خاطر استوری ک گذاشته بودم ریپلای زد و ازم بعددو سال دوباره معذرت خواهی کرد منم به دروغ گفتم همه چی تموم شده و فراموش کردم ولی دلم باهاشه و البته میدونم کس دیگ ای اومده تو زندگیش احتمالا منتظره شرایطش اوکی بشه بره با اون اژدواج کنه من نمیتونم فراموشش کنم کسس رو هم نمیتونم بیارم تو ژندگیم چی کار کنم