مثلا بگه زنگ تفریح حتما باید با دختر عموت پیش هم باسی بعد نظر شما مخالفش باشه بگی که نه دخترم باهرکی دوس داشتی باش بعد اون باعصبانیت پاشه غذای جلوشو بریز به یمتتون حمله کنه بگه جرات ندارم دو کلمه با بچم حرف بزنم بچتون بترسه گریه کنه به پدر مادرتون فوش بده شمام برمیگردیدبهش با نه اصن حرف بدی کن زدم نیاز به همچین واکنشی بود
به قول کافکا : بغلم کن ، بغلم کن که حرف زدن کافی نیست .... پناه میبرم به رویا ....از شر تمام واقعیت های تلخ ...نمیدانم رسیدن چیست،اما بی گمان مقصدی هست که همه وجودم به سمت آن جاری است...