من دوس ندارم اخه چیکار کنم . عجب کاری کردم درس خوندم سرکار رفتم . کاش ب جای این کارا وقت مو میزاشتم رو رسیدن ب خودم و شوهر پولدار . چیه اخه هر می میبینم درسو ول کرد ب خودشرسید رفت دنبال دوس پسر بازی اخر با یه پسر پولدار ازدواج کرده. همش داره تفریح میکنه با پولای شوهرش لاکچری زندگی میکنه . من ولی باید کار کنم اصلا وقت ندارم ب ظاهرم برسم همش کار خونه کار بیرون و اعصاب خوردی هاش . هیچ کدوم از همکارامم ب خودشون نمیرسن همه در و داغون اه
شوهر من وضعش خوبه اما اصلا از زن خونه خوشش نمیاد. البته من شاغل بودم که باهم ازدواج کردیم اما خواستم تفکر ادمای پولدارم بهت بگم. تازه ادم اینجوری بیشترش زورش میگیره. البته خداروسکر من خودمم کار رو دوست دارم وگرنه اذیت میشدم
منم بعد از اتمام درسم سرکار رفتم الان ۱۷ ساله که کار میکنم تو مجردی و بعد ازدواج تا زمان نداشتن بچه اوضاع خوب بود ولی بعدش اذیت شدم.چند ماهه مرخصی هستم تازه دارم معنی زندگی رو میفهمم.