من ۲۹ سالمه
ی دختر ۳ ساله دارم
فوق لیسانس مهندسی ام و به لطف خدا پارسال آزمون استخدامی قبول شدم و امسال از مهر دبیر یک هنرستانم
آزمون نظام مهندسی ام قبول شدم پارسال و دنبال اون هم هستم
چون کسی رو نداشتم تو پیگیری و کارای اداری همه این ها دخترم کنارم بود از ۱۸ ماهگی تو اداره ها چرخیده باهام
از طرفی باشگاه هم میرم و اونجا هم میبرمش.
کلاس زبان هم میزم البته اون مجازی و شبا ی صبح ها کا دخترم خوابه درس میخونم.
حالا مسئله اینه من مادر تمام وقت نخواستم باشم
دخترم و همه جا میبرم ولی اکثرا یا با ماشین یا بغلم که خسته نشه
نذاشتم گشنه و تشنه باشه
لباساش و موهاش مرتبه همیشه
اخلاقم باهاش خیلی خوبه و همیشه همه میگن
فقط دخترم انقد بیرون بوده باهام دیگه عادت کرده به با من بودن
حالا دید جامعه جیه