سلام من دوتا بچه کوچیک دارم شوهرم به ظاهر و پیش دیگران یه ادم اروم و حتی ضعیفه که همه تو خانوادش حتی زن داداشاش بهش تیکه میندازن و نمیتونه جواب بده اما تو خونه اژدهای دو سره چونم از بچگی تو خانواده درست و حسابی نبوده بابا هم نداشته پر از عقده و کمبوده و اصلا نمیدونه مرد یعنی چی. مدام دوست داره همه رو اذیت کنه حتی پسر ۴ ساله م رو هی اذیت میکنه رو مخش میره شوخی های مسخره میکنه بچم عصبانی میشه حرص میخوره . کار اکثر شباش همینه که اعصاب ما رو داغون میکنه بعد انگار کیف کنه میره میخوابه . امشبم همین کارو کرد پسرم و داشت نمیدونم چکار میکرد من از اتاق شنیدم پسرم گفت غلط کردم غلط کردم دیگه خون جلو چشمامو گرفت رفتم گفتم مامان هرکس گفت بگو غلط کردم تو بگو تو گوه خوردی و فلان و از این حرفا منظورم هم دقیقا به شوهرم بود اما اون اون لحظه چیزی نگفت بعد که اومدم تو اتاق که پسر کوچیکمو بخوابونم شنیدم داشت میگفت من کس؟خول بشم دیگه نمیفهمم میگیرمش زیر مشت و لگد . منظورش من بودم . بعدم اومد تو اتاق بغلی که کپه مرگش و بذاره باز دوتا فحش آروم به من داد بعد گفت کی بگیرمش زیر مشت و لگد. من صداشو شنیدم . الان چکار کنم؟ شوهرم روانیه هر کاری ازش برمیاد. من چطوری زهرم و بهش بریزم؟ ازش متنفرم هم من هم پسرم ازبس اذیت میکنه . راهی هست واسه عذاب دادنش؟ یا یه چیزی به خوردش بدم اقلا زبونش از کار بیفته چکارش کنم؟
❤خدایا مراقب بچه هام باش تا همیشه سلامت و شاد و خوشبخت باشن😍
اولا که اشتباه کردی به پسرت یاد دادی باباشو فحش بده،میتونستی پسرتو صدا کنی بیاد پیشت که از پدرش دور باشه بعد خودت باهمسرت تو تنهایی صحبت کنی.دوما تو میگی جونم در خطره بعد باز دنبال اینی که زهرتو بریزی؟اینطور که جری تر میشه برای اذیت کردن.ولش کن سر به سرش نذار