حدود دو سال پیش واسه این دوستم ی خاستگار اومد کورد سنندج و منم چون خیلی باهاش صمیمی بودم تو مراسم خاستگاریش رفته بودم
بعد اینکه خاستگارش رفت دوستم برگشت بهم گفت نظر تو چیه اگه جای من بودی چ جوابی میدادی منم گفتم کوردا ک کلا خیلی مهربونن من تو اینستا شنیدم ک اصلا تو شهرشون آمار تجاوز ندارن انقدر مرداشون چشم پاکن و فلان و بعد من گفتم من اگه جات بودم جواب مثبت میدادم
اینام تحقیق کردنو جواب مثبت داد و عروسی کرد و رفت همون شهر شوهرش بعد از اون دیگ منو اصلا محال نداد هیچ ازم خبر نمیگرفت و منم بهش زنگ میزدم اصلا جواب نمیداد بعد ی سال طلاق گرفت و اومده بود خونه مامانش اینجا با یکی از همکلاسیامون حرف زد همکلاسیم پرسیده ازش چرا دیگ با فلانی یعنی من حرف نمیزنه شما ک خیلی صمیمی بودین و فلان برگشته گفته اون منو بدبخت کرده اون بهم گفت ب پسره جواب مثبت بده اون دروغگو و همه رو فریب میده با حرفاش😐😐
من بخدا بهش گفتم همه اینجوری نیستن فقط نظرمو دادم اصلا خودشون تحقیق کردن باورم نمیشه اینطوری فک میکنه دربارم دلم گرفته ازش