من عقدم
نامزدم خيلي با رفتاراش اذيتم ميكنه همش اعصابموب هم ميريزه بعدم خونسرد رفتار ميكنه وقتي ازش ناراحت باشم سعي ميكنم با حرف بهش بفهمونم مثلا فلان جاي رفتارت داره اذيتم ميكنه اما ب جاي پذيرش بدتر لج ميكنه و حتي قهرم ميكنه
الان ٣/٤روزه از يه رفتارش ناراحت بودم بهش گفتم ب جاي اصلاح بدتر لج كرده زنگ نميزنه
پياماي يك كلمه اي ميده يا مثلا زنگ ميزنم خيلي تند و با داد باهام حرف ميزنه
وقتيم ك خونشونم لام تا كام باهام حرف نميزنه جوري ك سنگين نگاه اطرافيانو متوجه ميشم و اذيت ميشم
مثلا امروز اومديم خونشون داشتم باهاش حرف ميزدم ك مثلا جلو جمع تو قيافه نباشه اما يهو رفت اصلا صبر نكرد حرفم تموم بشه
تورو خدا بگين چيكار كنم واقعا خسته شدم از اين وضع و از اين بي ادبيا
هر چقدم حرف ميزنم اصلا قبول نميكنه
اينم بگم ك تو خانواده اي بزرگ شده ك پسرا تاج سر بودن و مثلا ميگفتن ماست سياهه همه تائيد ميكردن
انقد روز و شب گريه كردم ديگه چشم و چالم كور شده