خیلی دلم میخواست باهاش صحبت کنم مخصوصا که اینقدر ازش تعریف کردن یه بار هم با بابام حرف میزدن از صحبت‌هاش مشخص بود خیلی مردونه‌اس
دوست داشتم صحبت کردن باهاش رو تجربه کنم
میشد اولین خواستگاری که صحبت کنم باهاش ولی دلایل مهم‌تری برای رد کردن هست
مخصوصا که ما یه بار رسمی رد کردیم و دوباره یکی از آشنایان واسطه شده که دوباره حرف بزنیم و من حس میکنم خیلی زشت میشه بگم اره و باز در نهایت رد کنم
هم وقت همو نگیریم هم الکی حسابی وا نکن
بهم بگید تصمیم درستیه
وا اگ کیس خوبی بود چرا رد کردی
دلایل مهم تر برای رد کردن؟
بچه بازی در نیار فرصت بده هردو باهم اشنا بشین بعدش هرچی خدا خواست
کاملا درسته
بله به نظرم خیلی معقولانه عل میکنی چون به هردلیلی فکر میکنی نمیتونی زندگیت رو باهوش تقسیم کنی
دلایلت این بود قبلا جواب منفی دادی؟
چه ربطی داره اگه آدم بخواد اینطور فکر کنه ک‌نمیشه
یکی از آشناهای ما پسره رو ۲۱ بار رد کرد
۲۲ مین بار بله رو داد
بهم گفت هم میخواستم بهش بگم دختر ناز داره و همینطور الکی ب دست نمیاد
هم میخواسته بدونه جقدر عاشقشه
اگه این هی میخواست بهش جواب رد بده و بگه ضایعه بله رو بگم ک الان ازدواج نمیکردم
آشنای شما قصدش ازدواج بوده من کلا قصدم این نیست اگه واقعا قصدم بود منطقی بود باهاش آشنا شم
و آشنا شما هم حالا نمیدونم ارتباطی با هم داشتن علاقه‌ای بوده یا نه ولی معمولا سنتی‌ها علاقه خاصی نیست که اثبات بشه و اثباتی هم بدهکار نیستن
