2777
2789

کوش

  زتمام بودنی ها                                                             توهمین از آن من باش                                                       ک ب غیر با تو بودن                                                           دلم آرزو ندارد🫂

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

[10/10, 02:33] 𝒵ℯ𝒾𝓃𝒶𝒷: قرار بود بریم کتابامون را فنر کنیم

[10/10, 02:33] 𝒵ℯ𝒾𝓃𝒶𝒷: البته که همه اینا بهونه بود می‌خواستیم بریم بگردیم

[10/10, 02:33] 𝒵ℯ𝒾𝓃𝒶𝒷: ساعت سه و پنجاه دقیقه زدیم بیرون

[10/10, 02:33] 𝒵ℯ𝒾𝓃𝒶𝒷: و ساعت چهار سوار اتوبوس شدیم

پنج نفر بودیم

[10/10, 02:34] 𝒵ℯ𝒾𝓃𝒶𝒷: رسیدیم به پارک شهروند با اتوبوس

[10/10, 02:34] امیر: خب باریکلا ولویاا

[10/10, 02:34] 𝒵ℯ𝒾𝓃𝒶𝒷: یهو ریحانه گفت سه تا کتاباش یادش رفته

[10/10, 02:35] امیر: با رفیقات بری بیرون خیلی حال میده ولی با رفیقای خوب !

[10/10, 02:35] 𝒵ℯ𝒾𝓃𝒶𝒷: آقا من و ریحانه سریع پیاده شدیم

نادیا قرار بود بره با رلش

اونا هم قرار شد استادیوم منتظر ما باشن

[10/10, 02:35] 𝒵ℯ𝒾𝓃𝒶𝒷: حق

[10/10, 02:35] 𝒵ℯ𝒾𝓃𝒶𝒷: بی تر ادب😶

[10/10, 02:36] امیر: رفیق بد سیگاری باشه خاهی نخاهی میشی !عرق خور باشه وسوست میکنه بخوری هرزه باشه تبلیغ هرزگی میکنه برات

[10/10, 02:37] 𝒵ℯ𝒾𝓃𝒶𝒷: هیچی از پارک تا دوباره خونمون پیاده رفتیم

بعد من پول نقد همراهم بود دیدیم اگه با اتوبوس بریم دیر میرسیم

قرار بر این شد با تپسی بریم

[10/10, 02:39] 𝒵ℯ𝒾𝓃𝒶𝒷: کاملا درست میگی 🫠

یه چی بگم دعوام نمیکنی ؟

رفیقام قراره برن سیگار بکشن یه روز

همشون قبلا کشیدن

من و یکی از دوستام تا الان نکشیدیم

قراره برن کاپتان بلک بکشن یا نمیدونم اون یکی اسمش چی بود

[10/10, 02:39] 𝒵ℯ𝒾𝓃𝒶𝒷: منکه کلا خوشم نمیاد از این چیزا ولی دلم میخواد اگه بخوام بکشم با تو باشه 🥺

[10/10, 02:39] 𝒵ℯ𝒾𝓃𝒶𝒷: نمیدونم چه غلطی بکنم از من ول کنن

[10/10, 02:42] 𝒵ℯ𝒾𝓃𝒶𝒷: آقا یه مردی اومد دنبالمون

این رفیقم شروع کردند با مرده حرف زدن

اصلا یهو من موندم بدون دلیل و هیچی

مرده هم حس کردم خوشش اومده

بعد با خودم گفتم خب اجتماعیه

ولی بعد گفتم منم اجتماعیم ولی نه اینجوری

نمیدونم والا

شاید من سخت میگیرم که البته خودم سخت گیری خودم را دوست دارم

چون به رفیقمم که گفتم حس کردم مرده داره لاس میزنه تقریبا و خوشش اومده بود گفت نه اصلا هم اینجور نبود

[10/10, 02:42] 𝒵ℯ𝒾𝓃𝒶𝒷: خوابیدی نفسم ؟🥺

[10/10, 02:43] امیر: گفتم ک خودم میدونم ک دارم میگم بت

[10/10, 02:43] امیر: قبلانم بت گفتم اگه چیزخلافیا میخاستی امتحان کنی بیا پیش خودم

[10/10, 02:44] امیر: بگو رلم اگه بفهمه بد میشه

[10/10, 02:44] 𝒵ℯ𝒾𝓃𝒶𝒷: خب اونا هم میگن رلت قرار نیست بفهمه

[10/10, 02:44] 𝒵ℯ𝒾𝓃𝒶𝒷: جدیدا دارم متوجه میشم من خیلی باهاشون فرق دارم

[10/10, 02:45] 𝒵ℯ𝒾𝓃𝒶𝒷: مخصوصا عقایدم نسبت به رابطه

[10/10, 02:45] 𝒵ℯ𝒾𝓃𝒶𝒷: امیر مگه حرف زدن با یه پسر غربیه حتی بدون حس و برای سرگرمی نمیشه خیانت؟

[10/10, 02:45] امیر: !!

[10/10, 02:46] امیر: چرا

[10/10, 02:46] 𝒵ℯ𝒾𝓃𝒶𝒷: ببخشید

نمیدونم شاید حتی خنده ات بگیره

یا مسخره کنی

شاید بگی فکرت قدیمیه

ولی من توی این مسائل دلم میخواد فکرم قدیمی باشه

[10/10, 02:47] 𝒵ℯ𝒾𝓃𝒶𝒷: اصلا دوست ندارم روشن فکر بشم

[10/10, 02:47] امیر: رفیق هرزه تبلیغ هرزگی میکنه و ب هرزگی تشویقت میکنه

[10/10, 02:47] 𝒵ℯ𝒾𝓃𝒶𝒷: خوشم نمیاد حتی به یه پسر جز رل خودم فکر کنم چه برسه به پیام و حرف و نگاه و ...

[10/10, 02:47] 𝒵ℯ𝒾𝓃𝒶𝒷: مگه ما این همه دعوا های بد نداشتیم

[10/10, 02:48] امیر: ن فکرت قدیمی نیس اینا حرفه ک میگن روشن فکری با این حرفا بی غیرت بودنشونا لاپوشونی میکنن و زناهم هرزه بچدنشونا

[10/10, 02:49] 𝒵ℯ𝒾𝓃𝒶𝒷: کدوممون بعد از دعوا توی زمان قهر رفت با جنس مخالف حرف زد

اینا دعوا میکنن با رلاشون

بعد توی زمان قهر میرن با یکی دیگه حرف میزنن

[10/10, 02:49] 𝒵ℯ𝒾𝓃𝒶𝒷: بعدشم میگن چیزی نیست که

یه حرف عادیه

[10/10, 02:49] 𝒵ℯ𝒾𝓃𝒶𝒷: مگه حرف عادی و غیر عادی داره آخه

[10/10, 02:50] امیر: خوشحالم ک خودت میفهمی اینارا

[10/10, 02:50] امیر: نیازی ب گفتن من نیس

[10/10, 02:50] امیر: خدا ب انسان عقل داده انسان میدونه چی درسته چی غلط ولی کاهی مواقع کاری ک خودش میخادا میکنه

[10/10, 02:51] 𝒵ℯ𝒾𝓃𝒶𝒷: بخدا اینقدر حالم بد میشه وقتی میبینم همچین چیزایی را

دلم میخواد دیگه هیچوقت با این جور آدما هم صحبت نشم

ولی حیف که نمیشه

وقتی طرف میاد با ذوق تعریف میکنه از کسی به جز رلش

حالم بهم میخوره واقعا

[10/10, 02:51] امیر: همین سیکار من من میدونم برام بده ضرر داره و میکشتم شاید ولی میکشم

[10/10, 02:51] 𝒵ℯ𝒾𝓃𝒶𝒷: دقیقا

حالم از این روشن فکری بهم میخوره که گوه زد تو زندگی همه

[10/10, 02:52] امیر: این همون تبلیغ هرزگیه

[10/10, 02:52] امیر: دختر پسرم نداره

[10/10, 02:52] 𝒵ℯ𝒾𝓃𝒶𝒷: درسته


[10/10, 02:52] 𝒵ℯ𝒾𝓃𝒶𝒷: درسته

[10/10, 02:53] 𝒵ℯ𝒾𝓃𝒶𝒷: تازه میدونی در جواب من که میگم بابا نکنید از اینکارا

برمیگردند میگن تو هنوز لاشی بازی سرت نیومده تا بفهمی چه حالی میده این کار

[10/10, 02:53] 𝒵ℯ𝒾𝓃𝒶𝒷: باور کن ببخشیدا ولی خراب بودن فقط به دادن نیست همین حرفا هم یه نوع ...

[10/10, 02:54] امیر: نبایدم بیاد بشون بگو من لاشی نبودم ک لاشی باشن برام

[10/10, 02:54] 𝒵ℯ𝒾𝓃𝒶𝒷: حالا لاشی بازی که سرشون اومده چیه

پسره با رفیقاش رفته فوتبال

یا نمیدونم پسره با خانواده اش بیرونه دیر به رلش گفته

یا پیامش را دیر سین زده شده

[10/10, 02:55] 𝒵ℯ𝒾𝓃𝒶𝒷: اوخیی چه قشنگ گفتی 🥹❤️

[10/10, 02:56] امیر: این اتفاقا پیش میاد

[10/10, 02:57] امیر: من مثلا خودت از زندگیم خبر داری ب اندازه ی مرد چهل ساله گرفتاری دارم و بدو بدو و ی مشکل اساسی کو ن نشیمن ندارم یباره اینجاک یباره یجا دیگع

[10/10, 02:57] 𝒵ℯ𝒾𝓃𝒶𝒷: اره میدونم کامل

[10/10, 02:58] امیر: البته بازم بت میگن لاشی ندیدی کدخوب باشی و بازم لاشی باشه

[10/10, 02:59] 𝒵ℯ𝒾𝓃𝒶𝒷: متوجه نشدم 🥺

[10/10, 02:59] 𝒵ℯ𝒾𝓃𝒶𝒷: آهان اره متوجه شدم

[10/10, 03:00] امیر: جدانم ندیدی

[10/10, 03:00] 𝒵ℯ𝒾𝓃𝒶𝒷: اره هستن همچین آدمایی

ولی خب من کسی که توی زندگیم هست را خدا گذاشت سر راهم

توی تموم اون موقع ها و تا الان هم هیچ جایی حتی نیم سانت هم پام کج نرفت

بعدشم لاشی بازی برای پسراس

من مرد دارم توی زندگیم

[10/10, 03:00] امیر: اینا هم ندیدن

[10/10, 03:01] 𝒵ℯ𝒾𝓃𝒶𝒷: نه ندیدن

[10/10, 03:01] امیر: لاشی اون پسری بود ک با رلش رفت خونه و زنگ زد رفیقاشم اومدن و ب دختره ت جاوز کردن

[10/10, 03:01] امیر: ن ی مورد صدها مورد

[10/10, 03:01] 𝒵ℯ𝒾𝓃𝒶𝒷: وایی 😞💔

[10/10, 03:02] 𝒵ℯ𝒾𝓃𝒶𝒷: میدونی دلم برای خواهراشون میسوزه

[10/10, 03:02] 𝒵ℯ𝒾𝓃𝒶𝒷: و همچنین دخترانشون

[10/10, 03:02] امیر: اهوم همینه دیگه

[10/10, 03:02] 𝒵ℯ𝒾𝓃𝒶𝒷: آخه همیشه تاوان همه کار های داداش هارا خواهر ها پس میدن

[10/10, 03:02] 𝒵ℯ𝒾𝓃𝒶𝒷: همه کار هارا

[10/10, 03:03] 𝒵ℯ𝒾𝓃𝒶𝒷: چقدر گناه دارن 💔

[10/10, 03:04] امیر: تو اونجا یکی از بچه ها شهوتش زد بالا و ی دختر پیدا کردو اورد

[10/10, 03:05] امیر: منم ب شدت زده بود بالا مخصوصا تو اون اب و هوا ک واقعا چند برابرمیکرد شهوتو

[10/10, 03:05] 𝒵ℯ𝒾𝓃𝒶𝒷: خب

[10/10, 03:05] 𝒵ℯ𝒾𝓃𝒶𝒷: رل داره ؟

[10/10, 03:06] امیر: شاید باور نکنی ولی برای اروم شدنم رفتم تو رود خونه توی اب سرد تا اروم اروم نشدم بر نگشتم

[10/10, 03:06] امیر: میتونی یبار ک باهامی زنگ بزنم ب رفبقام و قسمشون بدم

[10/10, 03:07] 𝒵ℯ𝒾𝓃𝒶𝒷: اوخییی قربون تو برم مننن آخه قلبم 🥹❤️🫂

میدونی که چقدر عاشقتم ❤️🫠🫶🏻

[10/10, 03:09] امیر: هرچی سنم میره بالاتر مخصوصا الان دقیقا روی همین رده ی سنی واقعا کنترلش داره سخت و سخت تر میشه خودارضاییم متنفرم ک بخام خچدما تخلیه کنم ک بازم با اونم فایده نداره

[10/10, 03:10] 𝒵ℯ𝒾𝓃𝒶𝒷: کاملا درسته و میدونم🥲

[10/10, 03:11] امیر: تو هم ک شرایططو بلدم و نمیخام اذیت شی با اصلا نمیتونی خیلی مواقه میره تا چندماه

[10/10, 03:12] 𝒵ℯ𝒾𝓃𝒶𝒷: اهوم درسته

[10/10, 03:13] امیر: اصلا ولش کن چرا ما داریم میرم تو جاده‌‌ خاکی

[10/10, 03:13] امیر: داشتی تعریف میکردی از این ه رزه های دورچزت

[10/10, 03:13] امیر: دوزت

[10/10, 03:14] 𝒵ℯ𝒾𝓃𝒶𝒷: عه بی تر ادب نباش

[10/10, 03:14] 𝒵ℯ𝒾𝓃𝒶𝒷: 😶

[10/10, 03:14] 𝒵ℯ𝒾𝓃𝒶𝒷: بچه اینجاس زشته🤭

[10/10, 03:14] امیر: خوبه

[10/10, 03:14] امیر: پشت رفیقاتم میاری پیشه من

[10/10, 03:14] امیر: باریکلا

[10/10, 03:14] 𝒵ℯ𝒾𝓃𝒶𝒷: وا امیرر

ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز