معاون بود اول پستش رو گرفتن و دادن به زیردست خودش براش مراسم تودیع گرفتن فقط دوتا پرسنل زیر دستش گریه میکردن بس که الکی بهشون خال داده بود از اضافه کار و ماموریت الکی بگیر تا دورکاری.
ولی من تو این ۲۰ سالی که باهاش کار کرده بودم هرچی فکر کردم یاد ضربه هایی افتادم که به من زده بود
حق اولادم رو نمیداد چون خانم بودم به زور شکایت ازش گرفتم
سقف اضافه کارم رو نمیبرد بالا و با وجود پیک کاری نمیتونستم پول اضافه کاری که وایمیسادم رو بگیرم
یه بار یه کاری کرد که پاداش ۵۰ ساعتی رو به من ندن و کل کارم رو بی ارزش نشون داد
یه قسمت از کار من تقسیم وظایف کاریه و باید تشخیص بدم اطلاعات هر قسمت رو کی داره و ازش بگیرم این چیزیه که خودش هم سوادش رو نداشت و تا یه کار تیمی میومد وا میرفت ولی من انجام میدادم یه بار گفته بود اینکه کاری نداره فقط چن تا برگه دستشه میده به این و اون
چون من معمولا بی واسطه کار میکنم که سریع و به موقع بتونم کار رو جمع کنم چون زمان تو کار من خیلی اهمیت داره و اینم نمیخواست کار کنه برگشته بود گفته بود من معاونم چرا کارشناس یعنی من اومده با من حرف زده یعنی این قدر خودش رو دست بالا میگرفت
با مدیر من که نخبه بود لج بود هی میگفت این پخمه است فلانه
خلاصه هرچی فکر کردم چیزی یادم نیفتاد که دلتنگش بشم.
حالا جالبه مدیرم میگه من خیلی ناراحتم که میره. خنده ام میگیره . علیرغم اینکه اون مسخره اش می کرد حتی کاری کرد که الکی پاش به حراست کشید باز میگه دلم تنگ میشه