بچها من ۲۱ سالمه اون ۳۳
۱۷سالم بود باهاش دوست شدم
بعد خیلی مشکلات پیش اومد ولی اون موند پیشم...بااینک فاصلمون استانی هست راه دوره ولی بگم میاد هروقت ک باشه
اما میگ من فعلت زن نمیگیرم یا مجرد میمونم یا بخوام بگیرم تورو میگیرم
با مامانشم حرف زدم بم گفت فک کن مامانتم بهش بگو بیاد خواستگاری اینطوری بلاتکلیف نمیشه خونه ماشین هرچی بخوای فراهمه اگ نمیاد خواستگاری ولش کن برو مگ قحطی پسره
بعد ب پسرش میگفت بیا برو زن بگیر میگفت من فعلت قصد ندارم
مامانش گفت دیگ پیرم کرده هرچی بش میگم زن بگیر میخوام بچه اتتو ببینم اصلا گوشش بدهکار نیست بچه بزرگمه
بگید چیکا. کنم از لحاظ مالی اوکیه اینطور نی بگم نمیتونه دستش خالیه
خودمم دوستش دارم چندین بار سعی کردم برم نشد