2777
2789
عنوان

دختری که خونه باباش خیلی اذیت شد

615 بازدید | 38 پست

همه جوره اذیت شدم و آرزو خیلی چیزا ب دلم موند تو خونه همیشه پدرم اخم‌کرده بود و اما وقتی یکی میومد ب عنوان مهممان شروع میکرد ب لطیفه گویی و قصه سرایی و خنده و بیرون با همه هرهر میکرد اما داخل خونه نگم براتون ،یبار لاک زده بودم برم دانشگاه گفت میخای اینکارا کنی نمیحاد بری و حق نداشتیم با کسی بریم جایی و کسی بیاد خونمون،دست بزن داشت و اگر ۲مین صدا میکرد برای شام ‌و‌نمیرفتیم میومد میزد و هیچوقت نپرسید چی لازم دارید و چی میخاید حالا که شوهر کردم جلوی شوهرم خودشیرینی میکنه چی نیاز داری بیرون بگیرم،ی ادم دورو و کلک باز و ۱۰۰چهره،یه روز رفیقم گفت فلاکس بگیر بیام دنبالت بریم پارک ،بابام اخم و تخم کرد که بری پارک بگن دخترفلامی توی پارک بود

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

ه‍هی منم هیچوقت از پدر مادر محبت ندیدمبازم خدارو شکر کن بره تو الکی هم که شده حفظ ظاهر میکنخانواده م ...

حتما شماهم مثل من اضافه بودی توی خونه و ارزو ب دلت موند مثل دخترای ۲۷ساله الان با قر بگی میخام درس بخونم و الان قصذ ازدواج ندارم

ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792