نامزدم میگه از خیریه جهیزیه برام بگیر

جنوب

ایشون کلی پول داره تو بانک‌

خیییییلی آدم عجیبی هست 

الان راحت می‌تونه به خونه حد اقل کوچیک بخره‌ 

چه برسه به رهن کردن

اما از عمد که دیگران ازش توقعی نداشته باشن 

و هیچ کاری برا دیگران انجام نده

و همش بگه ندارم ندارم

رفته یه اتاق اجاره کرده 

همنشین شده با یکی از اقوام 

حتی خود اون شخص هم فکر می‌کنه این واقعا نداره

خب خیریه میاد زندگیش رو میبینه

میگه آخی ،واقعا نیازمند

وسایل برقی جهازش رو گذاشته خونه پدرش

صبح تا شب هم خونه پدر هست

اصصصصلا خونه غذا درست نمیکنه 

در اصل اون اتاق رو گرفتن تنها برای خواب 

کلی پول و طلا داره خونه پدرش 

همسرش بی خبر 

حسابی باز کرده برا خواهر مجردش

پولاش رو می‌ریزه داخل اون حساب که همسرش متوجه نشه

جالب این جاست وقتی با کارت اون حساب که به نام خواهرش هست چیزی میخره 

منت می‌ذاره سر همسرش 

و وادارش می‌کنه به حساب خواهر پول واریز کنه 

هییییچکس نمیدونه این بشر چقدر عجیبه 

از همسرش پول میگیره برا آرایشگاه 

اگر پنجاه شد

میگه دویست شد و اون پول رو می‌زاره خونه پدرش 

کلی ربع سکه جمع کرده 

حتی به یه نفر چند صد میلیون نزول داد😔

و سودش رو گذاشت تو همون حساب 

سود کمتر گرفت 

به این خیال که حلال باشه 

دو تا کولر داشت

انقد جلو عموش مظلوم نمایی کرد

عمو پول کولر ریخت به حسابش 

تلویزیون هم همینطور 

هر ماه از خیریه برنج و حبوبات و روغن میگیره 

به مغازه محله شون میفروشه 

همشششششش میگه ندارم 

می‌ره جشن تولد 

کادو نمی‌ده 

کسی ازدواج می‌کنه 

کادو نمی‌ده 

و...........

تمام مهمونی هایی که خونه پدرش دعوت میشن 

این بدون دعوت می‌ره همراهشون...

ازش میترسم

انگار شیطان هست در جلد انسان