یعنی با خاستگاری که سری آخر اومد( دوتا تاپیک قبل ازش گفتم...)این دیگه خودش و مادرش نوبر بودن چهار شب تموم حال من بد بود کلی انرژی منفی داشتن کلی حرف آماده کرده بودم پسره رو آچار کشیش کنم خیلی جلسه اول رفتاراش زشت بود وحشی که دیگه امروز مامانش پیام داد استخاره گرفتیم بد اومده بروووو به درک بابا ... ماهم گفتیم اتفاقا ماهم دودل بودیم چه خوب شما استخاره گرفتین 😏 خدایا خودت میدونی این چندمین بار بود من به خودت سپردم خدایا خودت برامون خوب بخواه ما دخترایی که دست پسر بهمون نخورده زورمون میاد با هرکسی ازدواج کنیم حقمون هست که طرف باب میلمون باشه ما میدونیم که تو بهترینش رو برامون کنار گذاشتی 🙏
منم موقع ازدواجم استخاره گرفتیم گفتن فعلا خوب نیس گفتیم نه بهشون ولی بار دوم اومدن دیگه بله رو دادم.. شمام ان شالله ی بخت خوب قسمتت میشه
آمین
من خاستگارم میخاست بیاد هر سری یه اتفاق میفتاد جلسه خاستکاری عقب مینداختیم
بعدها ک ازدواج کردم گفتم بی دلیل نبوده باید همون دفعه اول رد میکردم چون ب صلاحم نبود. الان زجر میکشم تو این زندگی
بازم صبر کن
دوستم خیلی تلاش کرد برا ازدواج مشهد میرفت نذر میکرد به راوی ازدواج سپرده بود تا تونست ازدواج کنه چند روز پیش بهم زنگ زد شوهره کتکش زذه بود
اصرار
من یه خورده سر این اسرار داشتم چون قیافش و شغلش باب میلم بود بعد که دیدمش اصلا نمیدونی چقدر وحشی و بیشعور بود تازه تحصیل کرده بود مامانشم که مثل مامان اشکان خطیبی تو سریال خاتون به همون اندازه بد جنس
الهی که آرامش بگیره زندگیت قشنگم
من خیلی وقته خواستگار سنتی راه نمیدم اعصابمم نمیکشه
اصرار🙃
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
5 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
