خب من زشتم خیلی بخوام در حق خودم لطف داشته باشم معمولیم
بعد داشتم میگشتم وارد بوتیک شدم یه دختر خیلی خوشگل و ناز چند تا شلوار انتخاب کرده بود معلوم بود نمیتونست تصمیم بگیره اتاق پرو هم باز
پوکر فیس هم بود داشت برا اون پسرای فروشنده هم عشوه میومد حتی شنیدم پسره بهش میگفت میخوای برم واست قهوه بخرم
بعد من دیدم جینا اف خورده
معذب هم بودم از دیدن اونا یه جین از بالاترین قفسه انتخاب کردم
رفتم پوشیدم بعد یکم اومدم بیرون از آیینه بزرگتر خودمو نگاه کنم یهویی دختره نگاهم کرد همه را گذاشت کنار گفت مدل اینو برام بیارین
فکر کنم دید تو پام قشنگه
جالب بود برام و حس خوبی بهم داد